-
826 -
یکشنبه 18 آبان 1399 21:02
- خب کامپیوترم بعد از ۴ هفته رسید دستم و همین الان در بدر دنبال حرف پ توی کیبوردش بودم -تقاضای ترفیعم قبول شد ولی افزایش حقوق بجای ۱۲ درصد شد ۷ درصد که کمی نامید کننده بود ولی گفتن که ۳ ماه دیگه اون ۵ درصد رو میدن که خدا میدونه . - کارهای برقی خونه به بدبختی تموم شد و یه نفسی کشیدم از این کار که انجام شد . دیگه تا...
-
825 - Home sweet home
شنبه 10 آبان 1399 04:01
- وقتی اومدیم این خونه یک سال از اومدنمون به کانادا میگذشت . بیشترش رو کار نداشتم و برای اینکه میدونستم جابجایی دارم و البته به دلیل ملاحظات مالی وسیله زیادی نخریدم . وقتی هم خونه رو خریدیم که اوضاع مالی سخت تر شد . صاحبخونه قدیمی داشت میرفت به یه آپارتمان بنابراین جای زیادی برای همه وسایلش رو نداشت و بعضی وسایل رو...
-
824 - فیلم و غیره
دوشنبه 5 آبان 1399 22:36
- لپ تاپم هنوز درست نشده و دارم جون میکنم با این لپ تاپ . فکرشو کنین خواستم رزومه ام رو آپدیت کنم بفرستم دیدم آفیس نداره !!! منت دخترم رو کشیدم یه ساعت کامپیوتر اونو گرفتم ولی کار تموم نشد . حالا در حال دانلود کردن آفیس هستم که نصب کنم . بدبختیه . - تازه رزومه آپدیت شده ام هم توی اون کامپیوتر بود ! از توی ای میلهام...
-
823 - هویجوری
یکشنبه 20 مهر 1399 20:40
- خانم سمیرای عزیز ببخشید که اسمتون رو ستاره نوشتم شرمنده ام - خودم هم بد نیستم ولی به شدت در حال بدو بدو البته این هفته به برکت روز شکر گذاری یه روز تعطیلی اضافه تر داریم و این خودش خیلی خوبه . - مدارکی که برای سفارت ایران یا دفتر حفاظت منافع باید بفرستم رو جمع کردم و به زودی پست میکنم و یه بار سنگین از روی دوشم...
-
۸۲۲ - بعد از تولد !
شنبه 5 مهر 1399 20:19
-مرسی از تمام تبریکهاتون و حس های خوبی که بهم دادین . از همه ممنونم . فقط خانم ستاره کامنتی گذاشته بود که حس کردم خصوصیه و تاییدش نکردم تا عمومی بشه از اونطرف هم آدرس وبلاگ یا ای میل نداشتن که بتونم توی وبلاگ یا ای میل جواب بدم . لطفا بگن که چطور جواب بدم . - بعد از شاید یک سال رفتم موهام رو کوتاه کردم و آرایشگر برام...
-
821 - دوتا تولد
یکشنبه 30 شهریور 1399 21:09
- امروز تولدم به تقویم شمسی بود و فردا تولدم به تقویم میلادی هست . ظاهرا با سالهای کبیسه یک روز جابجا شده و بعد برمیگرده سر جاش . حس بدی نسبت به تولدم ندارم . تنها سالی که حس بدی داشتم تولد ۴۰ سالگیم بود . تولد ۳۰ سالگیم رو اصلا یادم نماید ، گرفتار تر از این حرفها بودم . امروز فکر میکردم به اینکه یه روز حدودا ۸ سال...
-
820 - روزمرگی و بدو بدو
جمعه 28 شهریور 1399 21:20
- کارهام کم و بیش داره انجام میشه البته به لطف دوندگی بسیار . ویکند گذشته به حال بدی افتادم از خستگی ولی الان که میبینم خیلی از کارهام انجام شده احساس خوبی دارم . کارهام رو توی یه دفترچه نوشتم و دونه خطشون میزنم و این خط زدنه خیلی لذت بخشه . - از دفترچه گفتم . حس میکنم یه جورایی به دفترچه هام وابسته شدم . دوتا دفترچه...
-
فیلم و غیره
یکشنبه 9 شهریور 1399 20:46
- تمرین آخر کورس رو تحویل دادم . کامل نیست ولی دیگه نمیتونستم روش کار کنم . نمره کامل که نمیخوام فقط میخوام پاس بشه . - چند تا فیلم دیدم ولی Green book رو خیلی خوشم اومد و بعدش هم whiplash . فیلم ایرانی هم جهان با من برقص رو دیدم که با وجود چیزهای غیرعادی ای که داشت در کل ازش خوشم اومد مخصوصا بازی هانیه توسلی که نقشش...
-
۸۱۷ - فروزن شولدر
جمعه 7 شهریور 1399 18:48
- دوستم از ایران یه ورزش خیلی ساده برام فرستاده که با همون باعث شد درد شونه ام تقریبا از بین رفت و خیلی حال و روزم خوب شد . - مرحله اول کار رو با ضرب و زور و یه همکار جدید و کار تو تعطیلات آخر هفته تحویل شد و باز دوباره داره نظرات مشعشع کارفرما میاد و تغییرات اعمال میشه اما نه با فشاری که هفته قبل بود . - مامان اینا...
-
816- گشت و گذار
جمعه 24 مرداد 1399 20:23
- از دور کاری رسیدم به نزدیک کاری !! و خر کاری . یعنی مدیرم میگه این نقشه ها باید روز فلان آماده باشه . بعد میاد یه لیست بلند بالا از تغییرات میگه و من میگم اینا برای هر مدل خونه ۲ روز کار اضافه میکنه . میگه نه زمان تحویل همون قبلیه !!! منم تو دلم گفتم به شخمم و ریلکس به کارم ادامه دادم . این که خوبه یه دختر برزیلی...
-
814 - قرنطینه
پنجشنبه 2 مرداد 1399 21:48
- خب بالاخره با دلهره بسیار زیاد مادر و پدرم به تورنتو رسیدن . مردم و زنده شدم تا رسیدن همش میترسیدم نگذارن بیان ولی خدا رو شکر اومدن . صحنه فرودگاه با همیشه فرق داشت .ورود به سالن فرودگاه که برای کسانی که اومده بودن دنبال مسافرها ممنوع بود و همه بیرون ایستاده بودن . مسافرها که میرسیدن نه بوسی و نه بغلی . خیلیها که با...
-
813 - منشی دکترها
سهشنبه 17 تیر 1399 22:17
- دیدین منشی دکترها ژستشون بیشتر از دکتره ؟ خب حالا ببینین خانم رییس ما چقدر ژست داره ! یعنی دیروز از دستش بغض کرده بودم تو محیط کار انقدر ژست گرفت و مزخرف گفت . خاک بر سر من کنن که هم تحصیلاتم ازش بیشتره هم کار شرکت رو بیشتر واردم ( هم رشته ما نیست ) اما چون خانم رییس هست باید ازش حرف بخورم . - چه اعصابی از من خورد...
-
812 - زندگی ...
یکشنبه 15 تیر 1399 03:55
- جز خبر بد از ایران چیزی نمیاد و حسابی کلافه ام میکنه . نمیدونم چطور بعضیها میتونن ایران رو بگذارن پشت سرشون و اینجا حتی از خبرهاش چیزی رو پی نگیرن . من که اصلا نمیدونم کانادا چه خبره و فقط اخبار ایران رو دنبال میکنم . - فیلمهای کتابخونه رو میبینم و خوبه و پیاده روی صبحها برقراره این از روزمرگیم . - دندنم رو روت...
-
811 - مرحله به مرحله
چهارشنبه 4 تیر 1399 06:52
- روند بازگشایی مراکز تجاری داری مرحله به مرحله انجام میشه و این ترسناکه . من جرات مال رفتن ندارم . همکارم که رفته بود میگفت دم در همه مغازه ها هم صف بوده که واقعا سخته بخوای برای کفش خریدن صف بایستی . اما داشتم فکر میکردم مردم کانادا دو سه ماه خرید نکردن !!! شما نمیدونین مراکز خرید اینحا چقدر بزرگه و هر بار که میری...
-
810 -
شنبه 24 خرداد 1399 17:57
زندگی به روال قبل ادامه داره . یک مقدار داره سختگیریها کمتر میشه . از مطب دندونپزشکی زنگ زدن که بیا و ما باز هستیم . رفتم و وقتی دندون رو باز کرد دید روت کانل میخواد و باید انجام بدم و این یعنی بیمه امسال تموم میشه میره پی کارش . کتابخونه ها اول گفتن که باکس هایی که برای برگردوندن آیتم ها هست رو باز کردن و من رفتم...
-
809
شنبه 10 خرداد 1399 19:32
- بارون اومد و هوا یه کم معتدل شد . قدم زدن های صبح ادامه پیدا کرد و کلی داره بهم میچسبه - یه سری فروشگاهها که توی مال ها نیستن باز کردن ولی کلی دم درشون صف هست و آدم سرویس میشه -اوایل کورونا یک سری از خانه های سالمندان تو کانادا خیلی کشته دادن و تمام کارمندهاشون اون بیچاره ها رو ول کردن به امان خدا و نرفتن سر کار ....
-
808 - زمستون و تابستون
دوشنبه 5 خرداد 1399 19:06
- از زمستون ییهو و جفت پا پریدیم تو تابستون . یعنی تا هفته پیش سیستم گرم کننده خونه روشن بود این هفته سیستم سرد کننده . این وسط من یادم نیست روزی بوده باشه که هیچی روشن نباشه . - صبح پاشدم رفتم قدم زدم و هوا عالی بود یعنی هنوز گرم نشده بود و مسیرهای خیلی قشنگی رو هم رفتم . - کار کماکان ادامه داره و خوبه . فشار زیاد...
-
807- هارولد لوید
چهارشنبه 24 اردیبهشت 1399 18:39
- سریال تموم شد و یکهو به سرم زد ببینم اون فیلم هارولد لوید که شونصد بار دیدیم و توش شهردار نیویورک میشه رو میتونم پیدا کنم یا نه که بعله یوتوب داشت و نشستیم به دیدن . کیفیت که خوب نیست ولی نسبت به فیلمی که سال ۱۹۳۴ ساخته شده عالیه . هنوز تموم نشده ولی کلیت داستانش رو که برای پسرم گفتم کلی کیف کرد و گفت باید جالب باشه...
-
806 - DARK
دوشنبه 15 اردیبهشت 1399 20:37
- سریال Dark رو داریم میبینیم و خیلی به نظرم جالبه . دوبله فصل اولش خیلی بد بود اما به نظرم این فصل بهتره . البته دوبله به انگلیسی چون اصل سریال آلمانیه . اگر کسی سریال های معمایی دوست داره توصیه میکنمش - دارم یه فایل دانلود میکنم و میزنه ۳ دقیقه مونده و منم خوشحال بعد میرم و میام میبینم زده ۲۹ روز مونده ! زیبا نیست ؟...
-
۸۰۵ - پروژه
دوشنبه 8 اردیبهشت 1399 22:06
- یه پروژه قدیمی که تقریبا تمومش کردم به مشکل برخورده و این روزها دارم روش کار میکنم . یادم رفته بود چقدر از کار کردن با این همکار مهندس سازه ام حرص میخوردم . برای من واقعا تعجب آوره کسی که دانشکاه خواجه نصیر ایران لیسانس گرفته و تو کانادا فوق لیسانس گرفته و Professional Engineering هم گرفته یعنی تایید کرده مدرکشو ولی...
-
۸۰۴ - ادامه زندگی
شنبه 6 اردیبهشت 1399 05:46
- برگشتم به روال قبلی و این هفته رفتم شرکت . سعی میکنیم فاصله رو رعایت کنیم و البته تعدادمون هم زیاد نیست توی شرکت . کار به وفور داریم ولی شرکت زمزمه کرده که ما از ماه جدید ۷۵ درصد کار کنیم که امیدوارم اینطور نشه . خودشون هم میگن کار داریم ولی نقدینگی کم شده . خب شهرداریها بسته هستن و یا اینکه کم کار میکنن و این باعث...
-
۸۰۳ - کار و قرنطینه
پنجشنبه 28 فروردین 1399 20:21
- دو هفته بیشتر گذشت از اون روزی که همکارم سرفه میکرد و اتفاق خاصی نه برای اون افتاد و نه من اما من دیگه از خونه کار میکنم . - صندلی میز کارم رو آوردم پشت میر ناهار خوری و یه کم بهتر شد اما بعد دیدم میز ارتفاعش کمه و صندلیم بخاطر دسته هاش نمیره زیر میز و ادیت میشم برای همین گفتم پسرم دسته ها رو درآورد و الان بهتره -...
-
802- دور کاری و غیره
جمعه 15 فروردین 1399 18:22
- یه روز از خونه کار کردم بد نبود ولی دیدم یه مقدار هماهنگی باید انجام بدم برای همین دوشنبه رفتم سر کار . هیچکس جز همکار کنار دستی من نیومده بود و اونم سرفه میکرد !!! راستش زیاد نترسیدم چون ازش پرسیدم چی شده سرفه میکنی و به نظرم اومد که مشکل چیز دیگه ای هست اما تو شرکت با ماسک نشستیم هر دو . بقیه هفته رو هم از خونه...
-
۸۰۱- از هر دری
شنبه 9 فروردین 1399 18:51
- یک خواننده گرامی به اسم نسیمه یه سوال از من پرسیدن که امیدوارم اینجا رو بخونن و متاسفانه اصلا اطلاعی ندارم که بتونم راهنماییشون کنم . - یه روز از تو خونه کار کردم و دقیقا همون روز تو خونه شیر نداشتیم ( سالی یکبار هم این اتفاق نمیفتاد)و من نتونستم قهوه بخورم چون بدون شیر نمیخورم . خلاصه بدون قهوه بودن سخت بود ولی در...
-
۸۰۰ - از هر دری
چهارشنبه 21 اسفند 1398 19:12
-سال نو مبارک یا به قول بعضیها تموم شدن سال ۹۸ مبارک ! - ترکیب غربت و قرنطینه دیگه یه چیزیه افتضاح اندر افتضاح ٰ خدا نیاره براتون از بقیه روزمرگیهام بگم : دسترسی به فیلمم اینجا خیلی خوبه . کتابخونه و نتفلیکس و یوتیوب . کتابخونه ها رو تعطیل کردن اما یوتیوب و نتفلیکس وجود داره . یه لیست بلند بالا داشتم از کتاب و فیلم که...
-
۷۹۹ - دوستم تنها شد ...
چهارشنبه 21 اسفند 1398 19:05
- بنا به ساعتهای زیادی که تنها هستم داشتم تو گوشی میچرخیدم که یکهو بالاش نوتیفیکیشن تلگرام رو دیدم . همون همکلاسیم تو پی وی نوشت همسرم فرشته شد . دلم ریخت و فورا رفتم جوابش رو دادم که چی شده ؟ گفت همسرم آسمونی شد . گفتم میشه بهت زنگ بزنم ؟گفت نه نمیتونم صحبت کنم و فقط یه چند جمله ای رد و بدل کردیم . - نمیدونم موندن...
-
798 - قوی بودن یا قوی نبودن ...
سهشنبه 13 اسفند 1398 22:27
- در یک سال و نیم اخیر اتفاقهای عجیب و غریبی به من گذشت . البته ۴ ماهه اخیر که توی این شرکت هستم با ثبات بودم و چیز خاصی نشده اما اتفاقهای قبلش جوری بود که الان که بهش فکر میکنم به خودم میگن چطور ازش جون سالم به در بردم ؟ - با دوستم تو امریکا حرف میزدم . یه مقدار زندگیش سخته و درد دل میکرد . بعد خودش هم فهمید که در...
-
۷۹۷ - فیلمها
سهشنبه 6 اسفند 1398 18:34
- اگه به کسی نمیگین از سه شنبه قبل تا امروز که سه شنبه بدون استثنا هر روز فیلم عصبانی نیستم رو دیدم . یعنی راستش دو بار تیگه هاش رو دیدم . امروز هم هنوز ندیدم ( یعنی میخوام ببینم ) و بقیه روزها کامل دیدمش . یه چیزیم میشه میدونم - ترانه جون یه مدتیه از یوتیوب سرچ میکنم و فیلم میبینم و البته بعضی فیلمها رو هم دانلود...
-
796 - عصبانی نیستم
جمعه 2 اسفند 1398 21:05
- سه شنبه سرچ کردم تو یوتیوب و چند تا فیلم ایرانی پیدا کردم . اسمهاشونو سیو کردم دونه دونه ببینمشون . اول فیلم عصبانی نیستم رو گذاشتم ببینم . - معمولا فیلمها رو تیکه تیکه میبینم . دو یا سه شب طول میکشه تا ببینم . این فیلمو یکهو دیدم تا آخرش . چهارشنبه همش ذهنم درگیر این فیلم بود . وقتی رسیدم خونه یه تیکه هاییش رو...
-
۷۹۴ - پول
جمعه 25 بهمن 1398 19:34
- به تازگی ارتباطم با دو نفر از دوستانم سر پول قطع شد - نفر اول کسی بود که به من گفت اگر پول میخوای به من بگو و من بهش گفتم و یکهو دیگه هیچ تکست و تلفن منو جواب نداد و همین - نفر دوم کسی بود که به یه مشکلی خورد و من بهش پول دادم و تاکید کردم سر وفت بهم برگردونه ولی اون مریض شد و نتونست و من خیلی تحت فشار بودم و بعد از...