یادداشتهای من

دفترچه یادداشت یه خانم متولد اوایل دهه 50

یادداشتهای من

دفترچه یادداشت یه خانم متولد اوایل دهه 50

8 اپریل 2024

- درگیر کار هستم به شدت و روزهایی که از سر کار میرم جیم خیلی خسته میرسم خونه و هیچ کاری نا ندارم بکنم ولی خوشبختانه کارفرماهای صبوری دارم و الکی بهم فشار نمیارن برای کار . پروژه اول رو به یه جایی رسوندم و فرستادم . دومی رو پروزپوزال دادم و طرف یه مقدار سر قیمت چونه زد و منم قیمت رو آوردم پایین و پروپوزال رو درست کردم و مجددا فرستادم . هنوز جواب نداده . با یک نفر حرف زدیم که دوتا پروژه دیگه رو برامون نقشه کشیش رو انجام بده و ما تکمیلش کنیم و کم کم داریم پیش میریم . پولی هم نگرفتم مگه یه پیش پرداخت برای اولین پروژه ولی فکر پوله مثل اون کوزه روغنه است که گذاشتم جلوم و دارم براش نقشه میکشم .

- جمعه رفته بودم شرکت اصلیم ( نه اون شعبه ای که نزدیک خونمون هست ) و دیدم مدیر گروه معماری پیغام داد میتونی بیا اتاق جلسه ببینمت ؟ منم دلم ریخت . اینقدر این چند وقت بد کار کردم و چند روز صبح خواب موندم و به جلسات روزانه صبح نرسیدم و مریضی داشتم و .... که خیلی نگران شدم . ظاهر خودمو خوب نشون دادم و پاشدم رفتم و اول یه کم حال و احوال کردم بعد گفت الان موقع ریویو سالیانه است و ما فیدبکهای خیلی خوبی در موردت گرفتیم !!! و میخواستم تشکر کنم وبگم اینقدر به حقوقت اضافه میشه !! منو میگی ! اصلا یه چیز دیگه فکر میکردم و یه چیز دیگه شد . خلاصه خوشحال و خرکیف اومدم بیرون . 

- پسرم گفت که میخواد برگرده ، بهش گفتم نه تنها الان که وقتی 50 سالشون هم شد خونه من خونه اون و خواهرشه و هر زمان میتونن بیان ولی در مورد بیکار بودن هنوزم حرفم همونه و نمیتونه بیکار باشه . گفت که رفتنش از این خونه به نفعش بود و یه تلنگری بهش زده و الان که سر کار میره و از ماه آگست هم کلاساش شروع میشه و قصد داره درس رو ادامه بده و حتی اون زمان هم بره سر کار .

- شنبه صبح رفتم دندونپزشکی تا یه دندون بکشم . میخواستم ارتودنسی کنم و این بریس های شفاف بگذارم . دکتر دهنم رو اسکن کرد و تو شبیه سازی بهم نشون داد دندونام چطور میشه . من دیدم تقارنش خوب نیست و گفتم این چرا اینطوریه ؟ گفت فک تو کوچیکه و نمیتونم کاریش کنم مگه چند تا دندونت رو بتراشم . گفتم من نمیخوام لایه مینای دندونام از بین بره گفت کار دیگه اینه که یه دندون رو بکشیم . من وقتی بچه بودم فک بالام رو ارتودنسی کردم و بخاطرش دو تا دندون سالمم رو کشیدن و میدونستم فکم کوچیکه اما اون موقع فک پایینم مشکلی نداشت . بعدها که دندون عقلم در اومد یکی از پایینی ها کاملا اریب بود و قبل اینکه عملش کنم و درش بیارم زد فک پایینم ر و بهم ریخت . اون موقع به جراحم گفتم میشه الان ارتودنسی کنم گفت 2 سال باید سیم تو دهنت باشه و ماهی یکبار بیای برای تنظیمش که منم دانشجو بودم و وقت این کارو نداشتم . الان هم این ارتودنسی شفاف ها اومده و ده روز یکبار یکی جدید میگذاری و کلا 8 ماه طول میکشه پروسه اش و از همه مهمتر مقدار زیادیش رو بیمه دندونپزشکیم کاور میکنه  . خلاصه رفتم دندونپزشکی و دندونم رو کشید و کفت تمام بریس هات آماده است ولی الان بهت نمیدم . دو هفته دیگه بیا تا جای این دندونت کامل خوب شده باشه بعد اینا رو بهت میدم که شروع کنی . بعد از مطب رفتم دنبال پسرم و آوردمش خونه با وسایلش و بعد رفتیم آیکیا یه میز نهار خوری خریدیم چون میز قبلیم خیلی کوچیک بود و دیگه بعد برگشتیم خونه و به مرتب کردن و تمیزکاری و اسمبل میز و اینا . در این حین هم علی که میدونستم روز بعدش داره میره امریکا پیغام داد که بعد از ظهر میای بریم قدم بزنیم ؟ گقتم آره و رفتم یهRavin  نزدیک خونه شون و در کل حرفها جنرال بود اما آخرش به این رسید که فعلا یه Break  به خودمون بدیم تا تابستون . علی گفت به اکسش پیشنهاد داده که برگرده تورنتو و خودش میگفت برخلاف انتظارم مخالفت جدی نکرد و بعدا متوجه شدم داره با دوستش که تورنتو هس حرف میزنه و در مورد کار حرف میزنه پس عجیب نیست که برگردن . گفتم دخترت چی میگه ؟ گفت اون عاشق تورنتو هست و اگه بهش بگیم با سر میاد ولی الان بهش چیزی نمیگم چون اگه مامانش قبول نکنه خیلی تو ذوقش میخوره . در مورد کارش هم گفت که فعلا فقط دارم به شرکت مشاوره میدم و بزودی استعفا میدم و بعد قرارداد مشاوره با ساعتهای خیلی محدود با شرکت خودمون و چند تا شرکت دیگه میبندم که بتونم محدود کار کنم . بیزینس شخصیش رو هم یه کم مرتب کرده و از اون حالت افتضاح بهم ریخته در اومده و گفت اگه قبول کنن که بیان تورنتو بعد از سال تحصیلی میتونن بیان که میشه تابستون . 

منم بهش گفتم ببین تو آدم خوبی هستی و من دلم میخواد که تلاشی بکنیم برای این رابطه و در حال حاضر بقدری سرم شلوغه که نمیخوام عضو دیتینگ اپ بشم و تا تابستون میتونیم روی هولد باشیم اما اگه قرار باشه شروعی باشه این منم که گله دارم و باید یه اطمینانی بهم داده بشه که دیگه اینطوری اتفاق نمیفته . 

حالا نمیدونم چی میشه و رفت امریکا و نمیدونم کی دوباره میاد . اما از اون طرف هم با اینکه بهش تعهدی ندارم و به قول راس در فرندز We were on a break  باز حس میکنم نباید با راج گرم بگیرم . نه بخاطر علی ، بیشتر بخاطر اینکه حس نمیکنم با اون به نتیجه ای برسم و درست نمیدونم بخوام بهش امیدی بدم گرچه اونم آدمی نیست که دل ببنده ولی با اینحال وقتی برای یکشنبه خواست قراری بگذاریم بهانه کردم و گفتم حالم خوب نیست .

خوب باشین 

نظرات 3 + ارسال نظر
حکیم بانو جمعه 24 فروردین 1403 ساعت 23:24

سلام. تبریک برای کارتون و ترفیع مالی که گرفتید.
بقیه چیزها هم مرور زمان یا حل می کنه یا حقیقت رو نشون میده. موفق باشید.

سلام و ممنون . بله کاملا حق با شماست

لیدا سه‌شنبه 21 فروردین 1403 ساعت 10:04

خوب خدارو شکر که پسرت به خودش اومده،در مورد علی بنظرم همون‌طور که قبلاً گفتم تکلیفش با خودش معلوم نیست،اگر یکی آدمو دوست داشته باشه دوست داره حتی توی مشکلاتش هم کنار هم باشند و نه بخاطر مشکلات بذاره کنار آدمو،فقط به عنوان یه دوست روش حساب کن که سالی یکی دوبار بشه باش بیرون بری و نه بیشتر

حرفت منطقیه متاسفانه

زری.. دوشنبه 20 فروردین 1403 ساعت 22:12 https://maneveshteh.blog.ir

اول تبریک برای کارت و اضافه حقوق و شرایط پسرت.
دوم در مورد علی با اینکه بنظرم آدم موفق و باهوشی هست از نظر اجتماعی و شغلی ‌‌و‌ همیشه اینجور آدم‌ها من را جذب میکنند، اما یه خودخواهی خاصی تو رفتارش میبینم، نمیدونم شاید الکی گیر دادم.
در مورد راج، دقیقا میخواستم بگم ببین اون آدمی نیست که دل ببنده و اذیت نمیشه:) که دیدم خودت گفتی :) بنظرم اگر میبینی بیرون رفتن باهاش و گرم گرفتن باهاش بهت حال و انرژی خوبی میده اینکار را بکن.

ممنون از جواب دقیقی که به همه نکته ها دادی
در مورد علی نمیدونم خودخواهیه یا چیز دیگه ای . این آدم سالهای زیادی با همسرش مثل دوتا غریبه زندگی کرده و از اولش هم عشق و عاشقی نداشته یه جورایی انگار سخت شده . یه بار بهم گفت توی این مدت با کسی بیشتر از یک ماه ارتباطم طول نکشیده و معلومه که این از خوبی توست که منو تحمل میکنی . نمیدونم شاید منم انقدر از دست محمد کشیدم دارم تحملش میکنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد