یادداشتهای من

دفترچه یادداشت یه خانم متولد اوایل دهه 50

یادداشتهای من

دفترچه یادداشت یه خانم متولد اوایل دهه 50

756 - کار و مریضی و ...

هفته چهارمه که میرم سر کار یه مقدار استرسم کم شده و بهتر شدم اما چشمتون روزبد نبینه هفته  پیش یه سرمایی خوردم که حسابی منو زمین زد . هی اومد خوب بشه دوباره بد شد هی اومد خوب بشه بدتر شد . دیگه آخر هفته رو به استراحت نسبی گذروندم و کارهایی که خیلی واجب نبود رو انجام ندادم تا یه کم جون گرفتم . خوبیش این بود که باید یه کتاب میخوندم و همونطور که تو تخت بودم و تشکچه برقی هم زیر پام روشن بود لپ تاپ روی پام بود و داشتم کتاب رو میخوندم . 

من که همیشه عاشق سوپ بودم الان حالم از سوپ بهم میخوره برای اینکه همیشه تو ایران سوپ خونگی میخوردم که نمک و آبلیمو و پیاز داشت توش این چند روز همش سوپ کنسروی و سوپ تیم هورتونز خوردم که شبیه آب زیپو بود و فقط گلوم رو آروم میکرد . 

الان که دارم ادامه رو مینویسم بهتر شدم ولی سرفه ام مونده و تک و توک سرفه میکنم بازم خیلی بهتر شدم . 

کار خیلی خوبه و خیلی ازش  خوشم میاد و فشار اولش کم شده ولی باید با تمام قوا کار کنم کلا اینجا با کسی شوخی ندارن و باید با تمام قوا کار کنی و برای هر دقیقه ای که بهت پول میدن باید براشون مفید باشی . منم تمام سعیم رو میکنم که اول از همه مفید باشم و دوم اینکه مراحل کار رو یاد بگیرم چون کاری نیست که تا حالا کرده باشم و خیلی جای یادگیری برام داره . جزو همون یادگیری همون کتاب خوندنیه که گفتم انجام دادم ولی حالا هنوز باید ادامه بدم . 

دیگه اینکه یاد گرفتم توی راه که رانندگی میکنم کتاب گوش بدم و دو تا داستان توی راه گوش دادم . هر مسیرم حدود ۳۵ دقیقه است . نباید اینقدر باشه ولی اینجا همیشه در حال راهسازی هستن و یه گره هایی ایجاد میشه . 

توی کار جدید خیلی سوال برام پیش میاد و بعضی اوقات سخته برام پرسیدن ُ نمیدونم چقدر عادیه که این سوالو بپرسم . معمولا دلم برای بچگیم تنگ نمیشه ولی الان فکر میکنم چقدر خوب بود وقتی بچه بودیم و پرسیدن هیچ سوالی برامون سخت و عار نبود . 


امیدوارم اون عده کمی که اینجا رو میخونن و اون عده زیادی که اینجا رو نمیخونن خوب و خوش باشن 


755 - پول ...

- بی پولی خیلی بده ، پول پرستی افتضاحه ، پای پول هم که بیاد وسط ممکنه فاتحه دوستی و فامیلی رو بخونه 

کلا خیلی کثیفه اما بدبختی بدون اون هم نمیشه زندگی کرد .

- نمیدونم نظرم درسته یا نه اما به بچه هام گفتم پول در بیارین و خوب زندگی کنین اما هر بهایی رو براش نپردازین 

بدون شماره - چای ماسالا

مواد لازم برای چای ماسالا :

 میخک 6 عدد
 هل7 عدد
 چوب دارچین2 عدد
 زنجبیل2 تکه
پودر رازیانه1 قاشق غذاخوری
دانه فلفل سیاه2 عدد
آب ولرم2 پیمانه
شیر2 پیمانه
عسلبه میزان لازم


طرز تهیه چای ماسالا :
کلیه ادویه ها را به همراه زنجبیل داخل آب ریخته روی حرارت ملایم قرار داده تا حجم آب پس از تبخیر نصف شود.
سپس شیر را حرارت داده تا کمی تبخیر شود عسل را اضافه کرده و شیر و عسل را به آب اضافه کنید.


چای را اضافه کرده و به مدت 3-4 دقیقه روی حرارت ملایم قرار داده و سپس صاف کرده و میل نمایید.
دقت کنید که می توانید این چای را با شکر یا نبات نیز شیرین کنید یا به صورت ساده تهیه کرده و کنار آن قند یا شکلات سرو نمایید.

چای ماسالا یک چای اصالتا هندی است که از ترکیب چای، شیر و چندین ادویه تهیه می شود. این چای مناسب برای عصرانه در روزهای سرد زمستانی و یا رفع خستگی می باشد.


منبع : سایت بیتوته

754 - هفته اول کار جدید

- خب الان یکشنبه 11 فروردینه ، ساعت حدود 4 صبح و بیشتر از یک ساعته که بیخوابی دارم . اکشال نداره 

- از دیشب برف داره میاد توی تورنتو و چند سانتی نشسته ولی هوا خیلی سردتر نشده چون اصلا گرم شده بود . یعنی شده بود در حدی که برفهای قدیم آب بشه ولی نه به اون صورت .

- هفتع اول کارم با تیم جدید گذشت و اگه بگم راحت بود دروغ گفتم . بیس کار این شرکت دور کاری هست و تقریبا بیشتریها دارن از خونه کار میکنن و برای من رفتن تو یه محیط جدید ، کار کردن با استاندارد جدید در حالی که کسی دم دستت نیست ازش سوال بپرسی و کلی باید تکنولوژی بیس جلو بری چون همه چیزشون اینترنتی هست واقعا سخت بود . مخصوصا کنفرانسهای ویدئویی که کیفیت صدا هم خوب نباشه و بعضی کلمات رو هم بخاطر کیفیت صدا و هم بخاطر شنیدار ضعیف انگلیسیم متوجه نشم . به هر حال اوضاع بهتر میشه مخصوصا که از این هفته قراره برم توی محل شرکت موقتا مستقر بشم تا یه مقدار راه بیفتم . 

- این هفته اول کاری ، ماشین ظرفشویی خونه هم خراب شد و ظرف شستن هم افتاد گردنم . کلا بعد از یه مدت که وقتم آزاد بود این هفته ام به گیج و گولی گذشت و روز جمعه دیگه میوه درست و حسابی نداشتیم بخوریم یعنی تقریبا بیشتر چیزها تموم شده بود . این هم باید دستم بیاد و دوباره بیفتم روی روال.

- جاتون خالی الان یه چای ماسالا درست کردم و رفتم بالا . اگه با خوردن چیزهای گرمی راحتین از دستش ندین خیلی خوشمزه است .

عزت زیاد 

753 - توضیح دادن

- باید از توضیح دادن به همه دست بردارم . زیادی توضیح میدم . نمیدونم چه ضرورتی داره ؟ میخوام تاییدم کنن ؟ مسخره است. اگه اینظوره باید اول این رو درست کنم 


- فکر میکردم  من در مورد دیگران قضاوت نمیکنم . اما اشتباه میکنم . دیروز یک نفر یه چیزی بهم گفت . کلی توی فکرم بود . هی با خودم میگفتم چرا ؟ آخر به این نتیجه رسیدم که واقعا نمیدونم چرا پس قضاوت نکنم . اما کار سختیه