یادداشتهای من

دفترچه یادداشت یه خانم متولد اوایل دهه 50

یادداشتهای من

دفترچه یادداشت یه خانم متولد اوایل دهه 50

802- دور کاری و غیره

- یه روز از خونه کار کردم بد نبود ولی دیدم یه مقدار هماهنگی باید انجام بدم برای همین دوشنبه رفتم سر کار . هیچکس جز همکار کنار دستی من نیومده بود و اونم سرفه میکرد !!! راستش زیاد نترسیدم چون ازش پرسیدم چی شده سرفه میکنی و به نظرم اومد که مشکل چیز دیگه ای هست اما تو شرکت با ماسک نشستیم هر دو . 

بقیه هفته رو هم از خونه کار کردم و راستش رو بخواهین خیلی خیلی سخت بود . 

- من قبلا تو خونه کار میکردم . توی خونه قبلی میز صبحونه خوری نداشتیم و بجاش توی اون فضا یه میز کار و کشو پرینتز و هر چی لازم بود گذاشته بودم . خوب هم به کارم میرسیدم . این خونه که اومدیم اتاق خوابها یه کم اندازه هاشون بی تناسب بود . یکدونه خیلی بزرگ یکی متوسط و یکی کوچیک . من متوسطه رو خیلی دوست داشتم چون به حیاط هم راه داشت و خوش منظره بود اما دیدم درست نیست یه اتاق خواب بزرگ رو بدم به یکی از بچه ها و یه اتاق خواب کوچیک رو بدم به اون یکی . از اون طرف همیشه اتاق خواب بزرگتر و بهتر رو میدادیم به دخترم چون همیشه داره کار هنری میکنه و جا لازم داره و یه کم بدعادت شده . دیدم فرصت خوبیه بهش بگم همیشه از این خبرا نیست پس اتاق خواب بزرگ رو خودم برداشتم و بهشون گفتم خودتون سر اون دوتا اتاق خواب توافق کنین . خلاصه وقتی اتاق خواب به اون بزرگی رو برداشتم دیدم میز کارم همونجا جا میشه و بردمش اونجا اما چشمتون روز بد نبینه که اصلا ایده میز کار تو اتاق خواب چیز خوبی نبود و نتونستم ازش استفاده کنم . 

حالا این روزها بجای اون صندلی راحت اداری روی یه صندلی سفت نهار خوری آیکیا میشینم چون پشت میز نهار خوری نشستم و دارم کار میکنم و خیلی بهم سخت میگذره . احتمالا دوشنبه دوباره نقل مکان میکنم به شرکت 

- موهای پسرم همیشه بلند بود نه از اون بلندها که بتونه ببنده ولی نسبتا بلند  .دیگه تو قرنطینه خیلی بد شده بود . من چیزی نمیگفتم ولی خودش اومد گفت ازشون کلافه شده  و از من خواست بزنمش . اول فکر کردم میخواد براش یه کم کوتاه کنم اما گفت نه با ماشین کامل بزن !!! ماشن اصلاح سر نداریم و ماشین اصلاح صورتش رو آورد و یه شونه زد سرش و افتادم به جون موهاش . حالا فکر کنین موهای حدود ۱۰ سانت رو بخوای ماشین کنی . خیلی سخت بود اما شد . بعد شونه سر ماشین رو برداشتم و دور تا دوتا دور رو هم قشنگ تمیز کردم . رفت حموم و اومد و گفت وای چه سبک شدم !!! شبیه اونهایی که تو پریزن بریک هستن شده یعنی مثلا موهاش الان دو سه میلی متره . جالبه 

- خودم هفته پیش موهامو رنگ کردم که تقریبا همیشه میکنم و لاک هم همیشه خودم میزنم و اتفاق خاصی برای شرایط من نیفتاده 

- راستی شاخ غول رو شکستم و به یاری همسایه ها تکلیف اول کورسی که داشتم رو سابمیت کردم . یکی دو هفته نفس راحت میکشم و بعد برم سراغ بقیه تکلیفها 

عزت همگی زیاد 

نظرات 4 + ارسال نظر
ترانه دوشنبه 25 فروردین 1399 ساعت 21:25 http://taraaaneh.blogsky.com

صندلی ارتفاعش قابل تنظیمه ولی میزه کشو داره کوتاهه. صندلی که کوتاه میشه بخاطر دسته اش دیگه زیر میز نمیره و آدم نمیتونه به اندازه کافی به میز نزدیک بشه.. .

منم این مشکل رو دارم که صندلیم زیر میز ناهار خوری نمیره و راحت نیست .
راستی تازگی دیدم جایی نوشته بود نهار به معنی غذای ظهر نیست و باید بنویسیم ناهار !

ترنج شنبه 23 فروردین 1399 ساعت 23:53 https://khoor-shid.blogsky.com/

من از هفته قبل صندلی اتاق موسیقی همسر رو دزدیدم و همونطور یکی از میزهاش رو و الان یک اتاق کار نسبتاً قابل قبول دارم هر چند که با لپ تاپ کار میکنم و مانیتور بزرگ ندارم.

ای ول دزدی از همسر بسیار عالیست
منم لپ تاپ دارم ولی چون ۱۵ اینچ هست بد نیست

مجتبی شنبه 16 فروردین 1399 ساعت 06:40

سلام حالت چطوره خوبی . سلامتی . از کرونا خارج چه خبر .

سلام . کورونا همه جا هست ولی سعی میکنن کنترلش کنن

ترانه جمعه 15 فروردین 1399 ساعت 22:56 http://taraaaneh.blogsky.com

خسته نباشی از کار و از آرایشگری خانم آرایشگر!
منهم مشکل تو رو دارم. صندلیم راحت نبود صندلی خریدم. حالا این صندلی با میزی که توی اتاق خوابم دارم از نظر اندازه جور نیست یعنی میزه زیادی کوتاهه . صندلی رو آرودم پایین گذاشتم پشت میز نهارخوری. خلاصه یک جورایی دربدر شدم.

صندلیهای اداری که ارتفاعشون قابل تنظیمه . بگرد پیداش کن چطور میتونی ارتفاعش رو درست کنی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.