یادداشتهای من

دفترچه یادداشت یه خانم متولد اوایل دهه 50

یادداشتهای من

دفترچه یادداشت یه خانم متولد اوایل دهه 50

۸۰۵ - پروژه

- یه پروژه قدیمی که تقریبا تمومش کردم به مشکل برخورده و این روزها دارم روش کار میکنم . یادم رفته بود چقدر از کار کردن با این همکار مهندس سازه ام حرص میخوردم . برای من واقعا تعجب آوره کسی که دانشکاه خواجه نصیر ایران لیسانس گرفته  و تو کانادا فوق لیسانس گرفته و Professional Engineering  هم گرفته یعنی تایید کرده مدرکشو ولی واقعا کار بلد نیست و منو دق میده . من مهندس سازه زیاد دیدم ولی این واقعا نوبره . یادم باشه دفعه بعد با این کار نگیرم . 

-وجدانم درد گرفت این بالایی رو نوشتم . آدم خوبیه ولی به نظرم اصلا سواد نداره و دقت هم نمیکنه . شرمنده 

- شرکت هنوز تو شیش و بش هست که توی ماه جدید ما ۷۵ درصد بریم سر کار یا کامل و هنوز این سه روز باقیمونده از ماه رو روی هواییم .

- بیمه ماشینم رو کم کردند و اونهایی که تو کانادا بیمه ماشین میدن میدونن یعنی چی . الان دارم یک چهارم قبل بیمه میدم و این بخاطر اینه که میدونن مردم خیلی کمتر از ماشینشون استفاده میکنن . 


نظرات 1 + ارسال نظر
Zari سه‌شنبه 16 اردیبهشت 1399 ساعت 13:14 http://maneveshteh.Blog.ir

فدای وجدانت عزیزم:)) بی خیال خب کار بلد نیست دیگه:)
چه‌خوب که اینقدر شرکت بیمه منصف بوده:)

قربونت که بهم قوت قلب دادی :)

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.