یادداشتهای من

دفترچه یادداشت یه خانم متولد اوایل دهه 50

یادداشتهای من

دفترچه یادداشت یه خانم متولد اوایل دهه 50

دهم اکتبر

اوضاع به منوال سابقه و نگرانی های امنیتی ایران هم بهش اضافه شده که چی به سر این جوونهایی که رفتن تو خیابون میاد .

یه مصاحبه کاری رفتم و متوسط بود اما منتظر جواب هستم تا بیاد ولی همینطور باید بازم اپلای کنم .

خونه خیلی کار داره هر کاری میکنم باز یه کاری هست و خسته شدم 

خیلی دلم میخواست برم ایران که دولت کانادا به شدت هشدار داده که به ایران سفر نکنین و فعلا دست نگه داشتم

ملالی نیست جز دوری ... 

اول اکتبر

- زیاد حال و روز خوبی در دوهفته اخیر نداشتم . محیط کاری انرژی زیادی ازم میگیره و در این مورد خوشحال نیستم . انرژی زیاد منظورم در مورد کار نیست که با کار مشکلی ندارم . محیط بسیار پر تنش هست و یه جورایی انرژی من رو میخوره . 

- امروز تجمع ایرانیان تورنتو بود و خیلی خوب بود . پلیس تورنتو اعلام کرد جمعیت بالای ۵۰ هزار نفر بود که عالی بود . حامد اسماعیلیون فراخوان این و بقیه شهرها رو داده بود و واقعا دستش درد نکنه .

- بهترین قسمت این روزها تمرین گیتار هست که اونهم خیلی خوب انجام نمیدم ولی به هر حال باید نگهش دارم .

- باید برم ایران اما هنوز تاریخش معلوم نیست 

خوابم طبق معمول خیلی بهم ریخته است و به زور قرص بعضی اوقات تنظیمش میکنم