-
858 - ایرکانادا %$##@^&**
یکشنبه 3 بهمن 1400 14:31
-امروز با تراپیستم جلسه داشتم . یکی از چالشهایی که برام داشت این بود که مرتب بنویسم . - ترانه جون از سفر ایرانم پرسیده بود که چه چیزهایی برام عجیب بود . راستش چیزهای زیادی برام عجیب نبود چون درسته که سه سال بود ایران نیومده بودم اما فکر کنم روح من همش در ایران زندگی میکنه ، یعنی از اون مساله احساسی و روحیش که بگذریم...
-
۸۵۷ - برگشت به تورنتو
جمعه 17 دی 1400 21:21
- سفر کم دردسری نبود ولی تموم شد . سر یه سری مسایل خیلی اذیت شدم البته از طرف ایرکانادا و نه ایران که گذشت - رسیدیم و تو فرودگاه باز ازمون تست کورونا گرفتن و گفتن تا جواب بیاد باید قرنطینه بشین که دو روز طول کشید تا جواب اومد و بعد مشکلی نبود - برگشتم سر کار و کار کردن در هفته اول بعد از سه هفته بیکاری آسون نبود ... -...
-
۸۵۶- سفر به ایران
چهارشنبه 24 آذر 1400 13:32
بالاخره اومدم و الان روز دومه که ایران هستم و از لحظه لحظه اش دارم لذت میبرم . کلی هم کار کردم از عوض کردن باتری ساعت که خیلی با کانادا قیمتش فرق میکنه تا رفتن به طب سوزنی برای دردهای زانوم و دکتر پوست و خرید و مهمترین قسمتش هم بررسی بسته های موجود در خونه مامانم اینا که تکلیف وسایلی که اینجا هستن رو مشخص کنم که...
-
855 - ادامه تنبلی و ...
سهشنبه 16 آذر 1400 22:03
بالاخره جواب آزمایشم اومد و مساله مهمی نبود اما جونم رو گرفت تا معلوم بشه . توی شرکت کارم زیاده که مهم نیست ولی قسمت بدش اینه که به شدت پراکنده است و هی از یه کار میپرم به اون یکی کار و این خیلی فرسایشی هست . آخر هفته میرم ایران و تا دیروز پریروز خوشحال بودم ولی الان یه دلشوره ای گرفتم که نگو و این احساس تونسته...
-
854 - میدونم تنبلم
دوشنبه 1 آذر 1400 21:56
بی انرژی بودن و تنبلی هر دو باهم دست به دست هم داد تا اصلا سراغ وبلاگ نیام . راستش اصلا توی خونه سراغ کامپیوتر نمیرم و توی شرکت هم نتونستم فونت فارسی تصب کنم چون پسورد ادمین میخواست که من ندارم . مدت زیادی هم درگیر آزمایشات پزشکی بودم که جواب مهمترینش بعد از ۲۶ روز هنوز نیومده و امروز بهشون ایمیل زدم ببینم چرا نیومده...
-
853 -
سهشنبه 20 مهر 1400 12:21
توی شرکت فونت فارسی ندارم و برای سخته وبلاگ نوشتن مجبورم برم تو سایت فارسی نویس و بعد کپی پیست کنم شاید بشه فونت فارسی نصب کنم نمیدونم فعلا نکردم درگیر یه سری چکاپهای پزشکی شدم که بدترینش تحمل کردن هولتر مانیتور به مدت ۵ روز آزگار بود . اگه کسی نمیدونه این بود که برچسب و سیمهایی ۵ روز بهم وصل بودن و اینا به یک دستگاه...
-
۸۵۲ -
یکشنبه 21 شهریور 1400 21:24
- کانتراکتور چینی این هفته نتونست بیاد و کار افتاد برای هفته بعد . - فیزیوتراپی میرم و بد نیست اما ظاهرا بیمه من ۶ جلسه بیشتر کاور نمیکنه و تا حالا ۴ جلسه اش رو رفتم . - درس خوندن ؟ بگو یک کلمه خونده باشم ، یک کلمه - کار شرکت فعلا خوب پیش میره خدا میدونه بعد چی بشه - اوضاع روحیم در شرایط سینوسی ولی در کل بد نیست - خوش...
-
۸۵۱ - کولر و انباری
یکشنبه 7 شهریور 1400 07:46
- یه انباری میخوام تو حیاط بسازم . کار خاصی نیست باید یه کف بتنی ساخته بشه بعد انباری هاش آماده هست و باید سر هم بشه و بعد نصب بشه روی کف بتنی دیروز یه کانتراکتور چینی اومد و یه قیمت داد برای اون کف بتنی و احتمالا دو هفته دیگه میاد انجام بده . پارکینگم کوچیکه و توش خیلی وسیله هست اگه این انباری درست بشه خیلی بهتر میشه...
-
850 -
دوشنبه 1 شهریور 1400 13:59
چیز زیادی ندارم که بگم ، تو فاز بیحالی هستم ولی بهتر از هفته پیش هستم و امیدوارم رو به بهتری برم . کار مثل سابقه و یک هفته یکی از همکارها بخاطر مشکل اینترنت خونه اش اومد شرکت ولی انگار مشکلش حل شد و دیگه نیومد . توی این مدت کوتاه یه کم معاشرت کردیم و هر دومون اطلاعات خوبی از همدیگه گرفتیم . روسای شرکت قبلا میگفتن که...
-
849 -
سهشنبه 12 مرداد 1400 14:56
فکر کنم هفته سومه که میام شرکت و کار میکنم و خوبه . روزی شاید ۴۰ دقیقه توی راه رفت و آمد هستم یعنی اومدن ۲۰ دقیقه و برگشتن هم همینقدر اما وسطش یه خرید و یه کاری میکنم و مفیده برام . بعضی روزها یکی از همکارها میاد و یه معاشرتی میکنیم . سه چهار روز پیش خواهرم تو ایران با وجود اینکه دوتا دوز واکسن هم زده کورونا گرفت و...
-
۸۴۸ - اولین هفته کار در محل شرکت
شنبه 26 تیر 1400 04:07
- تمام هفته رو رفتم شرکت و دیدم چقدر راحت ترم و فعلا قصد دارم برم شرکت . - همون که صبح پا میشم و لباس عوض میکنم و آرایش میکنم روحیه ام رو بهتر کرده - بعد از شاید یک سال فردا میخوام با دخترم بریم آریشگاه و یه کارایی برای موهامون بکنیم . - دخترم دوز دوم واکسن رو زد و حالش خیلی بد شد ولی موقتی بود و گذشت ، پسرم یکشنبه...
-
847 - دوز دوم واکسن و
یکشنبه 20 تیر 1400 21:55
- دوز دوم واکسن رو زدم و درد دست شدیدی گرفتم بعدش و همچنین درد زیادی توی عضلات پشتم داشتم ولی خب میدونستم که موقتیه و درست شد . - دو روز با اینترنت خونه مشکل داشتم و قرار شد دوشنبه برم از شرکت کار کنم . یه جوریه که تها بشینم توی شرکت و کار کنم ولی احتمالا موقتیه و هم خودم میتونم برگردم خونه و هم اینکه بزدوی همکارهای...
-
846 -
دوشنبه 14 تیر 1400 12:15
- جز خبر بد از ایران نمیاد و واقعا روحیه ام رو خراب میکنه - کارهای بیمه و خونه که تموم شد ُ امروز میرم دوز دوم واکسن رو بزنم و فعلا من از شرش راحت بشم اما بچه ها هنوز دوز دوم رو نزدن - کار بد پیش نمیره ، بعضی روزها خیلی چالش داره بعضی روزها معمولیه - رژیم رو ول کردم البته دارم رعایت میکنم ولی نخواستم هزینه اش رو بدم...
-
۸۴۵ - بیمه و رژیم !
چهارشنبه 19 خرداد 1400 21:59
- خونه ریفاینانس شد ولی از ماه دیگه قسطم کم میشه اما بازم خوبه - قرارداد بیمه رو فرستادن و چند جاش به نظرم درست نبود و پس فرستادم تا اصلاح بشه یا شایدم بهم توضیح بدن و اوکی باشه ولی اگه انجام بشه ماهی ۱۴۰ دلار هم این به نفعم هست . - یک رژیم اینترنتی ثبت نام کردم به اسم Noom و دوروزه شروع کردم . فعلا برنامه دو هفته...
-
844 - ...
شنبه 15 خرداد 1400 02:27
- زندگی ادامه داره - ظاهرا واکسنها روی آمار کورونا خیلی تاثیر گذاشته و دستور stay at home فعلا لغو شده و قراره استان در ۳ مرحله بازگشایی بشه . بچه هام هم دوز اول که فایزر بوده زدن و خوشبختانه مشکلی نداشتن و گفتن که ممکنه زدن دوز دوم رو جلو بندازن . - کار طبق معموله - با یه خانم مشاور آشنا شدم و چند جلسه مشاوره داشتم...
-
۸۴۳ - واکسن و بقیه قضایا
چهارشنبه 22 اردیبهشت 1400 15:45
- اول از همه بابت تاخیرمعذرت میخوام . میدونی اینجا خواننده های زیادی نداره اما کیفیت مهمه نه کمیت و انقدر خواننده های صمیمی و خوبی هستین که من واقعا شرمنده هستم که یه مدت ننوشتم . - اول تو کانادا گفتن که واکسن آسترازنکا برای زیر ۵۵ سال توصیه نمیشه و به ۵۵ به بالاها زدن . بعد دیدن اوضاع هنوز خرابه و گفتن ۴۰ به بالا...
-
۸۴۲ - ادامه زندگی
چهارشنبه 18 فروردین 1400 12:11
- وقتی فکر کردم کار از مرحله سختش گذشته باز دیدم که اشتباه کردم و دوباره سخت شد . راستش از کار ناراحت نیستم . سعی میکنم یه کم زودتر بشینم پای کار و از ساعت نهارم بزنم و دیر از پای کامپیوتر پاشم که جبران وقتهایی که دارم گیج میزنم رو بکنم ولی فشار روحیش داره خیلی اذیتم میکنه . -فشار روحی از سمتهای دیگه هم هست و کاریش...
-
۸۴۱ - میگذره
یکشنبه 1 فروردین 1400 10:12
- از شیخ بهایی پرسیدند : «سخت میگذرد »چه باید کرد ؟ گفت خودت که میگویی سخت «میگذرد » سخت که « نمی ماند» پس خدا رو شکر که «میگذرد» و «نمی ماند» - منم بد نیستم و به لطف دوستان میگذارنم . کار جدید از مرحله سخت و پر استرسش گذشت ولی این دوره گذار واقعا به من سخت گذشت . - مالیاتم رو هنوز اعلام نکردم و اینم یه بار روی دوشمه...
-
۸۴۰ - ای روزگار
شنبه 9 اسفند 1399 13:54
- یادمه خواهرم یه اصطلاحی داشت میگفت (با عرض معذرت از همه سیدها ) که سیدها سالی دوبار جوش میارن هر دفعه هم ۶ ماه طول میکشه حالا من انگار سالی دوبار حالم بد میشه و هر دفعه هم شیش ماه طول میکشه . الا ن واقعا حالم بده و از نظر انرژی و مود توی پایین ترین سطح ممکنه هستم . - یه نفر با لهجه چینی از دیلرشیپ ماشینم زنگ زده که...
-
839 - کار جدید
یکشنبه 3 اسفند 1399 19:11
- هفته اول کار جدید گذشت و به یاری دوتا خانم ایرانی خیلی مهربون که همکارم بودن و فرت و فرت ازشون سوال میکردم و اون بیچاره ها هم همه چی رو با حوصله جواب میدادن به خوبی گذشت . -خیلی ها تو غربت میگن از ایرانیها دوری کنین ولی من واقعا جز خوبی از تمام همکارهای ایرانیم ندیدم . فقط یه نخاله بینشون بوده تا حالا که همه جا پیدا...
-
838 - یادداشت امروز
دوشنبه 27 بهمن 1399 09:10
- خب قرار بود برنامه در خانه بمانید استان ما روز ۹ فوریه تموم بشه که برای تمام استان به غیر از ۳ قسمت تموم شد. بعله درست حدس زدین این ۳ قسمت شامل ما و دوتای دوطرفمون هستن و فعلا تا شعاع زیادی اطرافمون هنوز بسته است . حالا قراره ۲۲ فوریه برای این ۳ قسمت اعلام کنن که باز میشه یا نه . - ما قبل از اینکه بدونیم که داستان...
-
837 - stay at home
شنبه 18 بهمن 1399 06:04
- برنامه در خانه بمانید در کانادا کماکان در جریانه و دارم ازش خفه میشم . البته ۳ روز دیگه قاعدتا باید تموم بشه و زندگی کم کم به حالت عادی برگرده که نمیدونم چی میشه . - یک صحبتی بیشتر از یک ماه پیش با یک آشنایی داشتم که شرکت بزرگی داره و نوع کارش با کار فعلی من فرق داره . بهش گفتم برای ورود به نوع کار شما من چه باید...
-
۸۳۶ -
یکشنبه 5 بهمن 1399 10:44
- در شرایط کورونایی به زندگی ادامه میدیم و البته واکسیناسیون داره انجام میشه و باید ببینیم چی میشه - یه حراج خوب در مورد کفش بود و هزینه ارسال و حتی مرجوعی هم نداشت منم دل به دریا زدم و یه کفش سفارش دادم . راستش از خرید نکردن خسته شده بودم . درسته مهمونی نمیریم ولی سر کار که میرم و خب باید لباس و کفشم خوب باشه ولی...
-
۸۳۵ - و زندگی در شرایط کورونایی
شنبه 27 دی 1399 22:51
- خب هفته پیش شرایط جدید برای استان ما اعلام شدو گفتن همه باید خونه بمونن و جز برای خرید مواد غذایی و کارهای پزشکی نباید بیرون برین . منم بی جنبه دوباره روحیه ام به هم ریخت و گفتم حالا چکار کنم و به شرکت گفتم از فردا از خونه کار میکنم . یه مونیتور و کی بردم رو برداشتم و اومدم خونه . فردا صبحش اومدم مونیوتور رو وصل کنم...
-
۸۳۴ - ادامه لاک داون
شنبه 20 دی 1399 06:48
- من مطمئنم لاک داون تموم بشه دوباره ملت میریزن تو فروشگاهها برای خرید . من اگه جای مدیریت فروشگاهها بودم با تجربه دفعه قبل ، تا تعطیله مغازه رو پر از جنس میکردم تا وقتی باز شد بتونم بیشتر بفروشم . - خودم خیلی چیزها احتیاج دارم ولی آخه کفش رو که نمیشه آنلاین خرید باید بپوشی اندازه ات باشه و باهاش راحت باشی . - تنها...
-
۸۳۳ - تعطیلات
دوشنبه 8 دی 1399 20:52
- خب تعطیلات ادامه داره و به علت تعطیل بودن مغازه ها بعضی کارهای تعمیر/تغییر خونه مون کنسل شد ولی بعضی کارها در حال انجامه . - پروژه شخصی ای که داشتم دوباره استارت خورد و شروع کردم روش کار کنم که برای ارسال به شهرداری آماده اش کنم . وقت خوبیه برای کار روی پروژه شخصی - دوستم خونه خریده و به زودی اسباب کشی داره و من...
-
من مینویسم پس هستم
یکشنبه 23 آذر 1399 14:35
-اگه بگم کامل خوب شدم که درست نگفتم ولی خیلی بهترم. - تعطیلات نزدیکه و خیلی خوشحالم . -با پوینتهای کردیت کارتم یه دریل بوش خریدم و بقیه اش رو هم کارت هدیه گرفتم که یه ساند بار بگیرم . -تو فکر عوض کردن کارم هستم و فکرم رو مشغول کرده . هنوز کاری براش انجام ندادم ولی مرحله مهمیه . - اومدم یه پولی بابت پروژه ام بگیرم گفتم...
-
ادامه مریضی
یکشنبه 16 آذر 1399 23:02
- دوشنبه هنوز خوب نشده بودم . سه شنبه هم همینطور و با روند خیلی کندی رو به خوب شدن میرفتم و آخر هفته بد نبودم اما جمعه که رسیدم خونه دیدم حالم دوباره بد شد و دارم تب میکنم و گلوم هم درد کمی داره . دیگه پاشدم رفتم بیمارستان و تست مزخرف کورونا رو دادم و امدم خونه افتادم . شنبه رو فقط دراز کشیدم و یکی از دوستام برای نهار...
-
مریضی
جمعه 7 آذر 1399 12:47
- یکی بهم گفت هر کی واکسن آنفولانزا زده مریض شده . گفتم نه بابا بچه های من زدن و هیچی نشد . آقا ما این واکسن رو زدیم و مریض شدیم بدجور . البته بدجور نه ولی انگار یه آنفولانزای خفیف گرفتم . کمی آبریزش بینی ، کمی درد و کمی تا قسمتی عطسه . امروز که جمعه باشه رو مرخصی گرفتم و فعلا دارم استراحت میکنم . - ۴ روز پیش سعی کردم...
-
۸۲۹ - ترس از کورونا
یکشنبه 2 آذر 1399 17:52
- کورونا همچنان داره میتازه و شهر ما رو تعطیل کرد . البته خوشبختانه من میرم سر کار . اگه شرکتها هم تعطیل بشن امکان دورکاری برای ما هست . - من پرولاپس میترال دارم و این باعث میشه بعضی اوقات نفس تنگی بگیرم . دیشب یکهو دیدم نفسم خیلی تنگ شده و به زحمت میتونم نفس بکشم . گلوم هم بدجور خشکه دیگه کلی ترسیدم . فکر میکردم که...