یادداشتهای من

دفترچه یادداشت یه خانم متولد اوایل دهه 50

یادداشتهای من

دفترچه یادداشت یه خانم متولد اوایل دهه 50

۸۴۸ - اولین هفته کار در محل شرکت

- تمام هفته رو رفتم شرکت و دیدم چقدر راحت ترم و فعلا قصد دارم برم شرکت .

- همون که صبح پا میشم و لباس عوض میکنم  و آرایش میکنم روحیه ام رو بهتر کرده 

- بعد از شاید یک سال فردا میخوام با دخترم بریم آریشگاه و یه کارایی برای موهامون بکنیم .

- دخترم دوز دوم واکسن رو زد و حالش خیلی بد شد ولی موقتی بود و گذشت ، پسرم یکشنبه وقت دوز دوم رو داره 

- خیلی هوس سفر کردم ولی نمیخوام مرخصی هام رو استفاده کنم تا برای سفر ایرانم مشکل نداشته باشم . شاید یه سفر کوتاه به همین اطراف استانمون برم 

به قول کاناداییها STAY SAFE 

نظرات 4 + ارسال نظر
مجتبی شنبه 9 مرداد 1400 ساعت 21:36 https://m-z2016.blogsky.com/

سلام خبری ازت نیس

ببخشید

مجتبی یکشنبه 3 مرداد 1400 ساعت 21:02 https://m-z2016.blogsky.com/

سلام خوبی صبح بخیر /
از خارج چه خبر ؟

سلام . بد نیستیم . هوا امسال تابستون زیاد گرم نبود و بارون هم میومد

مجتبی دوشنبه 28 تیر 1400 ساعت 21:13 https://m-z2016.blogsky.com/

سلام صبح بخیر و شادی من هم رفته بودم سفر دیروز برگشتم

سلام . به سلامتی . خبر خیر چی داری ؟‌

ترانه شنبه 26 تیر 1400 ساعت 14:02 http://taraaaneh.blogsky.com

آدم دلش برای لباس پوشیدن و آرایش کردن هم تنگ میشه.
ما هم مدرسه که باز شد باید حضوری برگردیم سر کار.
ولی خوشم میاد از صبح زود بیدار شدن و با عجله آماده شدن و رفتن..
خوبه که اوضاع داره اونجا نرمال میشه.

بله ترانه جان ، با سرعت خیلی کمی داریم برمیگردیم به وضع عادی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.