ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
- هنوز علی رو ندیدم . برنامه هر دومون بعد تعطیلات فشرده بود ولی بر خلاف قبل هر روز باهام تماس میگیره . قراره پنجشنبه بعد از ظهر ببینمش و انقدر از این موضوع گذشته که نمیدونم بتونم در موردش حرف بزنم گرچه خیلی دلم میخواد اینکارو کنم .
میدونم که کار پر مشغله علی برای من یه نقطه مثبته و برای همین وقتی که برای کارش میگذاره یا اینکه خیلی خسته به خونه میرسه رو درک میکنم و هیچوقت در این مورد گله نداشتم . توجهی که به دخترش میکنه هم همینطور و چون کم میتونه بهش سر بزنه دلم میخواد اونجا صد در صد باهاش باشه اما هنوز هم حس میکنم وقتی تبریک کریسمس و سال نو رو جا بندازه و بهم نگه ، حق دارم که ناراحت بشم و بگم مگه این چقدر وقت میبرد که ازم دریغ کرده ؟
- توی ویکند دندونم شکست و سه شنبه رفتم دکتر و پرش کردم و بهش گفتم میخوام از این ارتودنسی های شفاف بگذارم . دکتر هم کلی عکس گرفت و اسکن کرد و گفت نتیجه رو بهت اعلام میکنیم (باید تو سایت شرکت اصلی که این محصولات رو دارن عکس و اسکن رو آپلود کنه و اونا نتیجه رو بگن ) من گفتم منم باید جواب از شرکت بیمه بگیرم که چقدر هزینه اش رو پوشش میدن تا بتونم تصمیم بگیرم . موقعی که این شرکت استخدام میشدیم بهمون گفتن که بیمه تکمیلی یه پکیج برای همه نیست و هر کی با توجه به نیازش میتونه پکیج ها رو برای خودش شخصی سازی کنه . منم بهترین پکیج دندونپزشکی رو برداشتم که بتونم ارتودنسی کنم چون یه مقدار مشکل لثه دارم و با مرتب شدن دندونام این مشکل کمتر میشه . دکترم گفت بذار ببینیم بیمه ات چقدر از هزینه ارتودنسی رو میده شاید بتونم چند تا پر کردگی هم فایل کنم که درصد بیشتری بگیریم . میدونم کار اخلاقی ای نیست ولی با شرمندگی میخوام اینکارو بکنم .
- پسرم از دکتر خودش یه گواهی گرفته مبنی بر اینکه ADHD داره و اونو به کالج ارایه کرده که اونا یه مقدار باهاش همراهی کنن (بیچاره نسل ما که اگه کسی این مشکل رو داشت فقط بهش انگ میزدن و کسی درکش نمیکرد) بازم خوبه و من همش بهش میگم عجله ای نداریم و مهمه که تو کالجت رو تموم کنی و زمانش اونقدر مهم نیست .
- تو این مدت چند بار حمید بهم زنگ زد!! من برنداشتم اما آخرین بار بهش پیغام دادم گرفتن یه دسته گل راحتتر نبود تا این اصرارت ؟ اونم گفت والا همینو بگو ( جوابی نداشت انگار) بعد گفت تو چقدر بد قهری ! بهش گفتم چرا باورت نمیشه تموم شده ؟ گفت فقط بگو من چکار کنم که ارتباطمون بهتر بشه ؟ گفتم هیچی ، هرچیزی یه زمانی داره وقتی بگذره ، دیگه نمیشه کاریش کرد . دوست ندارم بلاکت کنم منو مجبور نکن . انگار این یکی بهش برخورد حتی خداحافظی هم نکرد و تامام . دیگه خبری ازش نشد خوشبختانه .
- خب دیشب رفتم پهلوی علی و اصلا نشد که صحبت کنم . یه جورایی هم انگار با تماسهای زیادش توی این مدت منو تو رودرواسی گذاشت . این رو دوست نداشتم که نتونم در مورد اون حس بدم باهاش صحبت کنم ولی تقریبا مطمئنم که فهمیده و بعدش خواسته جبران کنه . مثلا توی روز اینقدر مشغله داره که ما تماس نداشته باشیم و اینو میدونم اما اون روز که از دندونپزشکی اومدم وسط روز پیغام داد که برگشتی از دندونپزشکی ؟ خوبی ؟
- چند تا از دوستای خیلی عزیز بجای اینکه کامنت بگذارن به من پیام میدن در هر صورت همه لطف میکنن ولی من نمیتونم اونجا جواب بدم و برای خودم حمل بر بی ادبیه . اگر کامنت بگذارن بهتر میشه ارتباط ایجاد کرد گرچه بازم هر جور خودتون راحتین
- فردا شب مهمونی بزرگ و رسمی شرکت هست و از قبل برنامه ریزی کردیم با علی که با هم بریم و من خیلی هیجان دارم . هم اولین باره که مهمونی رسمی این شرکت رو میرم هم اولین حضور اجتماعی من و علی با هم هست . فردا قرار آرایشگاه دارم که موهام رو رنگساژ کنم و سشوار بکشم و بعد برم خونه حاضر بشم .
خوب باشین ، همه جوره
سلام با تاخیر سال نو مبارک ومهمونی خوش بگذره
ممنون
علی ادم زرنگ و باهوشی هست، و اینکه حواسش را جمع کرده و برای جبران احوالپرسی میکرده معلومه بیشتر بی دقتی بوده :) میفهمم اون حسی که نه میدونی کش بدهی و بهش بگی یا اینکه حالا که داره جبران میکنه دیگه کش ندهی. بنظر من نذار نگفته بمونه، اما خب از اون حالت اولیه هم بیا پایینتر و آرامتر باش ولی بگو.
مهمونی شرکت چطور بود؟ بیا تعریف کن.
مرسی از نظرت زری جان
خوش بکذره عزیزم و امیدارممه چی اونطوری پیش بره که میخوای
ممنونم دزیره جان
مهمونی خوش بگذره
مرسی