یادداشتهای من

دفترچه یادداشت یه خانم متولد اوایل دهه 50

یادداشتهای من

دفترچه یادداشت یه خانم متولد اوایل دهه 50

۷ دسامبر

 - امتحانم رو دادم و راضی نبودم ازش . حالا جوابش بیاد ببینم چی میشه .

- در کل روزهای سختی داشتم ولی میگذره . بزرگترین مشکلم الان کم پولی هست با درآمد کمی که دارم و تورم زیادی ( در مقیاس کانادا ) که پیدا کرده . 

- کلا نگرانم ، نگرانم که آیا میتونم از عهده قسط خونه بر بیام . مخارج خونه و البته اینکه پسرم آیا آینده ای برای خودش میسازه یا نه .

- این یکی البته خبر خوبیه ولی دخترم برنامه student exchange   قبول شده و برای یک ترم داره میره امریکا ولی اونم باعث نگرانی من شده .

- تو شرکت از رفتارهای یک نفر خوشحال نبودم ولی جوری هم نبود اعتراض کنم . هفته گذشته اون شورش رو درآورد و رسما بهم توهین کرد و سر شاخ شدیم و در کمال تعجب من رییسم وارد قضایا شد و کاملا به اون توپید و مجبورش کرد بیاد ازم عذرخواهی کنه و همه اش باعث تعجب من شد و البته بعدش جو شرکت خیلی بهتر شد و رفتارها کلا محترمانه تر شد . 

- البته اگه موقعیتی پیش بیاد که من حتما میرم ولی اگه پیش نیاد که فعلا اوصاع آرومتره

- هنوز از امتحانی که دادم خسته هستم . امیدوارم قبول بشم که ازش راحت بشم

نظرات 2 + ارسال نظر
افسانه شنبه 19 آذر 1401 ساعت 10:31 http://afsannika@hotmail.com

مارال جان آسان نیست غربت و تنهایی ونگران نوجوان بودن.
اندکی صبر
پسرراهش را پیدا میکند
فقط محبت و بودن در کنارش

مرسی افسانه جان ولی آسون نیست این صبر

ترانه چهارشنبه 16 آذر 1401 ساعت 23:15

ای دل غمدیده حالت به شود..

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.