یادداشتهای من

دفترچه یادداشت یه خانم متولد اوایل دهه 50

یادداشتهای من

دفترچه یادداشت یه خانم متولد اوایل دهه 50

۸۶۴ - ۲۳ اپریل

- بالاخره شتر کورونا در خونه ما هم خوابید و من کورونا گرفتم . مثل یه سرما خوردگی نسبتا شدیده و بدترین قسمتش اینه که ۵ روز نباید از خونه برم بیرون و این داستان دیدن دوست عزیزم و خرید هفتکی و همه چی رو تحت الشعاع قرار داد . 

- بازم خدا عمر بده به اونایی که واکسن رو درست کردن چون مسلما اگه سه دوز واکسن نزده بودم الان رو پا نبودم .

- یه سریال خیلی خوب دیدم به نام آخرین تزار . در حقیقت مینی سریاله و ۶ قسمت بود در مورد آخرین تزار روسیه ، انقلاب اکتبر و نقش راسپوتین در این مورد بود . سریالش مثل crown   نبود که فقط سریال باشه  ، یه کم داستان بود ، یه کم فیلمهای اصلی اون زمان و یه کم مصاحبه با تاریخ دانها و برای من بسیار جذاب بود . نتفلیکس هم داره .

- از مصاحبه های کاری هیچ خبری نیست و ناراحتم 

همین 

نظرات 1 + ارسال نظر
زری.. سه‌شنبه 6 اردیبهشت 1401 ساعت 11:58 http://maneveshteh.blog.ir

مارال جان من هم تازه خوب شدم، ولی من اگر میخواستم هم نمیتونستم برم بیرون. خیلی بی حال بودم و ضعف داشتم. انشاالله زودتر خوب بشی و همزمان خبرهای خوش از مصاحبه های کاری هم میاد

خیلی ناراحت شدم که مریض بودی ، ظاهرا بیماری من خیلی ضعیف بود و سریع خوب شد و اذیتم هم نکرد . شاید دوز اول واکسن که آسترازنکا زدم بیشتر اذیتم کرد .
فعلا هیچ خبری از مصاحبه هام نیست و حالم خیلی گرفته است

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.