یادداشتهای من

دفترچه یادداشت یه خانم متولد اوایل دهه 50

یادداشتهای من

دفترچه یادداشت یه خانم متولد اوایل دهه 50

863 - دوازدهم اپریل ۲۰۲۲

- اونی که بهش زنگ زدم برای کار محوطه قیمتی گفت که انتظار نداشتم و فعلا نمیتونم کاری بکنم .

- مدارک مالیات رو بالاخره جمع و جور کردم که بفرستم برای حسابدارم 

- این ویکند یه دوست خوب رو قراره ببینم که تو توییتر باهاش آشنا شدم 

- تمرین موسیقی خوب پیش میره ولی بعضی اوقات اونطور که دلم میخواد نمیشه و این کلافه ام میکنه .

- پسرم غیر از شیفتهای بیشتر کتابخونه برای کارهای دیگه هم اپلای کرده و من خیلی خوشحالم .

- یه مصاحبه هفته پیش داشتم با مدیر منابع انسانی یک شرکتی و به نظرم بد نبود ولی اگه خوب بوده باشه ، باید با مدیر پروژه شون هم مصاحبه داشته باشم که فعلا خبری ازش نیست .

خوش باشین 

نظرات 1 + ارسال نظر
ترانه یکشنبه 28 فروردین 1401 ساعت 20:13 http://taraaaneh.blogsky.com

وای امان از این کار مالیاتی. کاری نداره ها ولی آدم تا وقتی انجام نداده یک باری روی دوشش سنگینی میکنه. سختیش هم همون جمع و جور کردن مدارکه. حالا من پارسال یک پوشه مخصوص گذاشتم و هر فرمی که مربوط میشد به مالیات گذاشتم اونجا برای همین امسال کارم راحت بود.

آره ترانه جام منم کم کم داره دستم میاد که از اول مرتب بگذارم یک جا ولی اصلا از اینکه دنبال حسابدار بگردم خوشم نمیاد میخوام خودم یاد بگیرم که اعلام کنم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.