یادداشتهای من

دفترچه یادداشت یه خانم متولد اوایل دهه 50

یادداشتهای من

دفترچه یادداشت یه خانم متولد اوایل دهه 50

787 - عصبانی ؟

- بعد از نوشته قبلم یه بار دیگه خوندمش و دیدم چقدر عصبانی بودم . بوخودا من خشن نیستم ولی خب دیگه بعضی اوقات قاطی میکنم . 

- اوضاع رو به راهه و چقدر خوشحالم که خونه مون رو عوض کردیم . تمام پاییز و زمستون و بهار پارسال من توی اون خونه لرزیدم به خودم و تمام این سه تا فصل من یه زیر پوش و یه پولیور و یه سویی شرت یا به قول بچه هام هودی میپوشیدم تو خونه . یکی یه لحاف داشتیم اما مگه گرمم میشد ؟‌یه پتوی پشم شتر داشتم که اونو هم به لحاف اضافه کرده بودم تا شب خوابم ببره  البته یه تشکچه برقی هم داشتم تو تخت  . امسال و توی این خونه که شاید با همون قدمت باشه درجه حرارت رو روی همون دما یعنی ۲۱ درجه میگذاریم ولی خیلی راحتتریم و من بعضی اوقات روی تی شرتی که پوشیدم هودی هم میپوشم ولی شب با اون نمیخوابم . پتوی شتر هم هنوز از تو کمد در نیومده و مشکلی بوجود نیومده . 

- سرما یکی از کابوسهای منه و من نمیدونم با این روحیه تو کانادا چکار میکنم . 

- کار رو به راهه و پیش میره . کلاسها هم به همون منواله و همین 

عزت زیاد 

نظرات 5 + ارسال نظر
علیرضا شنبه 16 آذر 1398 ساعت 01:16 https://malikhulia.blogsky.com/

سلام
لینک ت گذاشتم.

مرسی

اعظم 46 جمعه 15 آذر 1398 ساعت 15:59

یه سری برو استرالیا شاید از اونجا خوشت آمد

آخ جون همش گرما

Zari چهارشنبه 13 آذر 1398 ساعت 11:41

سیستم گرمایشی خونه بهتره یعنی؟ یا مثلا پنجره ها و درزها بهترند؟

شاید هر دو ولی مطمین نیستم

رهآ چهارشنبه 13 آذر 1398 ساعت 01:11 http://Ra-ha.blog.ir

الان دارم فکر میکنم میخوای از خونه بزنی بیرون چقد لباس میپوشی :)

من خیلی گرمایی بودم، اصلن لباس گرم نداشتم. ولی امسال به شدددت سرمایی شدم و کلن زیر پتوام! بیرونم که بخوام برم کلی لباس میپوشم یخ نزنم :|

بیرون بدون ماشین خیلی وحشتناکه . بادش واقعا اذیت میکنه

ترنج سه‌شنبه 12 آذر 1398 ساعت 23:21 https://khoor-shid.blogsky.com/

خیلی عصبانی نیست پستتون. چه خوبه کلاس میرید. آدم احساس میکنه وقتش مفیدتر استفاده میشه.

بله خوبه ولی چون صبحش سر کار هستم و کلاس طول میکشه شب خیلی خسته میرسم خونه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.