یادداشتهای من

دفترچه یادداشت یه خانم متولد اوایل دهه 50

یادداشتهای من

دفترچه یادداشت یه خانم متولد اوایل دهه 50

۷۸۶ - از خودم لجم میگیره

- یکی از بدترین کارهای دنیا اینه که از کسی درآمدش رو بپرسی . به نظرم این خیلی کار زشتیه ولی بدتر از اون اینه که وقتی کسی ازم میپرسه نمیتونم جواب ندم و جواب میدم و بعد تا مدتها خودمو سرزنش میکنم . اما از اون بدتر هفته پیش بود که بخاطر یه دوست مجبور شدم چند تا آدم بی شعور رو هم دعوت کنم بعد یکی از همون بی شعورها ازم پرسید چقدر میگیری و من بهش گفتم بعد برای اولین بار به و بحاطر تلافی پرسیدم تو چقدر میگیری ( هم رشته هستیم و حالت مقایسه داشت و حالت بدی نبود ) و اون خیلی شل گفت منم همین قدر که تو میگیری که به وضوح مثل سگ داشته دروغ میگفت و این بیشتر لج منو درآورد که تو چرا به خودت اجازه میدی حقوق بقیه رو بپرسی ولی خودت جواب نمیدی . 

- من نسبتا زود رفتم سر کار یعنی از ۱۹ سالگی و بالطبع از خیلی زود این فضولهای بیشعور این سوال رو از من میپرسیدن و من نتونستم جواب ندم و از اینکه این مهارت رو بدست نیاوردم خیلی از خودم ناراحتم و احساس خنگی میکنم از این موضوع . 


- شرکت ما کوچیکه و تقریبا بیشتریها ایرانی هستیم و خب بخاطر زبون مشترک با هم جور شدیم اما یه پسر هست که قیافه اش به مالزیایی یا فیلیپینی میخوره و یه دختر به قول اینها وایت . از این دوتا به غیر اسمشون هیچی نمیدونم . اگر سر نهار هم بیان سرشون توی گوشیه و با کسی حرف نمیزنن . مساله فقط ما ایرانیها نیستیم که برخوردامون گرمه یه همکار مصری داشتیم که اون هم خیلی خوب بود که رفت و الان یکی اهل لبنان اومده که این هم برخورد خوبی داره و با هم حرف میزنیم . بازم به ما خاورمیانه ای ها

- بلک فرایدیتون مبارک . هر سایت ایرانی و صفحه فروش تو اینستا رو میبنی یه بلک فرایدی گذاشتن . ما هم بریم خرید عقب نمونیم . از شوخی گذشته چون مدت زیادیه که خرید نکردم این ویکند میخوایم بریم خرید . 

- از کلاس این ترمم یه جلسه دیگه بیشتر نمونده و از الان دارم کورس بعدی رو ثبت نام میکنم  ای روزکار 

نظرات 4 + ارسال نظر
Zari شنبه 9 آذر 1398 ساعت 15:37

من هم میدونم نباید بپرسم‌مگر مواقعی که اینقدر رابطه صمیمی باشد که بدونم بد نیست و فقط بحث مقایسه ای موقعیت های کاری است اماااااا کسانیکه واقعا فقط برای فضولی میپرسند را نمیتونم جواب ندهم و بعدا کلی حرص میخورم

ترانه شنبه 9 آذر 1398 ساعت 08:25 http://taraaaneh.blogsky.com

منکه یادم نمیاد اون موقعها کانادا بلک فرایدی داشت؟
حسابی خرید کن و خوش بگذرون..
بعضی ها واقعا فضول هستند. باید آدم جواب آماده توی ذهنش داشته باشه برای این موقعها و تمرین کنه که غافلگیر نشه. سوال رو با سوال جواب دادن هم البته روش خوبیه.

درست میگی ترانه جون این انگار مد جدیدشونه ُ قبلا فقط باکسینگ دی داشتن . راست میگی باید خودمو آماده کنم برای این موقعیتها

مجتبی جمعه 8 آذر 1398 ساعت 01:20 http://M-z2016.blogsky.com

سلام صبح بخیر. این که گفتی همون روز که جنس مفت میدن؟سه نفری برین شکار مغازها من بودم از شب قبل میرفتم . راستی من هم بندرت حقوق به کسی میگم اگر هم بگم مینالم که حقوقم کم.زن لبنانی میگن خوشگل اون روز تو ماشین راننده میگفت سیب لبنان میخورن خوشگل میشن.من هم امدم مرخصی چند جا رفتم دنبال خونه تو شهر اسلام اباد واقعا گران خیلی فعلا گیرم نیامده

نه بابا جنس مفت چیه ُ ولی جدی باید برم خرید چند تا چیز لازم دارم.
ریط حقوق و زن لبنانی و اسلام آباد رو نفهمیدم

خانم سیب پنج‌شنبه 7 آذر 1398 ساعت 22:43 http://Khanomesib.blogsky.com

شعور چیزیه که هرکسی نداره! پر واضحه که همچین ادمای فضولی فقط میخوان درامد هر ماهتو حساب کنن! و خودشون راستشو نمیگن!

جالبه که بعضیاشون حتی از درامد خواهر برادرت میپرسن! و وقتی ام میگی والا من تا حالا نپرسیدم و نمیدونم مثلا خواهرم چقدر درامدشه! به حالت طلبکارانه و نچی نگات میکنن انگار داری دروغ میگی! تازه یچیزیم طلبکار میشن

واقعا من درآمد خواهرم رو نمیدونم . مطمین هستم اونم مال منو نمیدونه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.