یادداشتهای من

دفترچه یادداشت یه خانم متولد اوایل دهه 50

یادداشتهای من

دفترچه یادداشت یه خانم متولد اوایل دهه 50

۷۷۱ - شرکت جدید

- شرکت جدید درست نقظه مقابل شرکت قدیم هست . اونها شونصد هزار تا استاندارد و جدول و چیزهای دیگه داشتن اینا محض رضای خدا یه قالب استاندارد برای نقشه هاشون ندارن . 

دارم کارم رو میکنم و مشکلی نیست . تجربه شرکت قبلی نشون داده که خیلی نباید به روی خودم بیارم که چیزی رو بلد نیستم و سوال نپرسم . 

اگه حقوقش تا این حد بد نبود یه کم دووم میاوردم ولی اصلا نمیشه با این حقوق موند . البته روز اول به صاحب شرکت گفتم شما واقعا همچین حقوقی پیشنهاد شد یا اشتباه تایپ کردی ؟ گفت نه خب من که نمیدونم تو چقدر بلدی بگذار با کار تو آشنا بشم . ولی امید زیادی بهش نمیره . 

- یه غلطهایی کردم که به زودی به مشکل مالی میخورم . بیاین گلریزون کنین برام پول جمع کنین . قول میدم همشو پس بدم بوخودا.

- هفته گذشته افتضاح گذشت . روزها شرکت بودم و عصرها هم ادیت نقشه های قبلی که دستم بود رو انجام میدادم . کلاسم هم که هنوز تموم نشده . دیگه جمعه حس موت داشتم . این دو روز آخر هفته یه مقدار استراحت کردم و بهتر شدم . 

- نمیدونم این خواب وسط روز چیه که اگه من ظهر یکی از دو روز تعطیل  رو بخوابم برای تمام هفته برام انرژی جمع میشه . امروز ظهر هم خوابیدم و  الان خیلی حال بهتری دارم . 

- کلاس نرم افزار داره تموم میشه و خیلی خوشحالم . هم نرم افزار رو دوره کردم و هم تمرینی شد برام . یه ترم دیگه هم داره که فعلا نمیتونم برم شاید سال دیگه .

- برای سپتامبر باید یه کورس آنلاین بگیرم که ازش میترسم . تا حالا کورس آنلاین نگرفتم . 

خوش باشین 

نظرات 1 + ارسال نظر
taraaaneh سه‌شنبه 8 مرداد 1398 ساعت 01:05 http://taraaaneh.blogsky.com

اینکه گفتی درسته. گاهی نباید بروی خودت بیاری که نمیدونی. یا خودت تحقیق کن جواب رو پیدا کن و یا از کسی که قضاوتت نمیکنه بپرس.
امیدوارم کم کم کارها راحت تر بشه و بتونی از سر کار که میای خونه استراحت کنی. من هم این روزا رو داشتم. وقتهایی که کارهای مدرسه رو می اوردم خونه میدونم چقدر سخته.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.