یادداشتهای من

دفترچه یادداشت یه خانم متولد اوایل دهه 50

یادداشتهای من

دفترچه یادداشت یه خانم متولد اوایل دهه 50

758 - زندگی جاریست ...

- بله زندگی یا جارییست یا یکی دیگه از فامیل شوهر چون خیلی مزخرفه  

- دوست عزیزم انقدر موضوع رو کژژژژژ داد که متاسفانه از صبر من خارج شد و دوستیمون برای من تموم شده محسوب شد . وقتی توی یه شهری که هستی دوتا دوست داری و یکیش اینطوری میشه راحت نیست ولی واقعا تمام سعیم رو کردم که این دوستی از دست نره  نه برای اینکه تنها می‌مونم . برای اینکه برای دوستی های قدیمی ام ارزش قایلم ( چرا همزه رو پیدا نمیکنم ؟) ولی از اون طرف هم یه اخلاق مزخرف دارم ( البته این یکی از اخلاقهای مزخرفمه ) که یکهو میبرم .

- یادمه وقتی آزمایشگاه بتن داشتیم نمونه بتن میساختیم و بعد از ۲۸ روز که به مقاومت اصلیش نزدیک میشد اونها رو توی یه دستگاه پرس میگذاشتیم . فشار وارد میکردیم و بتن هیچ چیش نمیشد نمیشد .... تا اینکه یکهو داغون میشد . من واقعا همونم . به اون لحظه داغونیم برسم دیگه راه برگشت برام باقی نمی مونه و متاسفانه اون دوستمون منو به اون نقطه رسوند . دیگه از بتن که جون سخت تر نیستم !

-فعلا کار داره روی روال میفته و خوشحالم . به نظرم میاد که به نسبت اینکه مدت کوتاهی هست که اینجا هستم هر روز کار جدید و مسئولیت جدید بهم میدن (هورا همزه رو پیدا کردم ) برای اینکه واقعا کاری که قبول کردم خیلی از توانائیهای من پایینتر بود ولی دیدم که در مسیر درستی هستم و این شرکت برام جای پیشرفت دارم.

- هنوز سرفه میکنم ولی دیگه  نزدیک آخرشه 

- خلاصه زندگی جاریست 

نظرات 9 + ارسال نظر
امین جمعه 20 اردیبهشت 1398 ساعت 12:54 http://alefkaf1984.blogsky.com

رادیو چهرازی خیلی هم معروفه.یه سرچ کنی کلی مطلب میاد.داستان جالبی داره و یکم سیاسی گونه و دیوانه وار طور که می دوست دارمش

ممنون . حتما سرچ میکنم

مجتبی چهارشنبه 18 اردیبهشت 1398 ساعت 07:52

سلام صبح بخیر خوبی ما نبودیم حسابی دوستان جدید پیدا کردی

نه بابا دوست وشراب قدیمیش خوبه . اولی رو مطمینم ولی دومی رو امتحان نکردم

م دوشنبه 16 اردیبهشت 1398 ساعت 07:21

پس همون...حس خوبی به اب و هوای اطرافت نداری...دقت کن:فعالیت بدنی هوازی تاثیرات شگرفی در شارژ روحی تو داره...من معلم ورزش تو نیستم ولی چون تاثیراتش در روح روانت مهمه دارم چنین توصیه ای می کنم...یه فکر اساسی بکن.البته امیدوارم این جنبندگی های روزمره رو ورزش تلقی نکنی...ورزش باید با قصد قبلی و از نوع هوازی باشه

درسته کلا دود تهران رو به هوای سرد اینجا ترجیح میدم . باید برم ورزش چشم

م یکشنبه 15 اردیبهشت 1398 ساعت 23:11

خونه ای که توش زندگی می کنی چه شکلیه؟اتمسفر بسته ای داره؟ داری افسردگی میگیری انگاربه اون محله ایی که توش هستی حس خوبی نداری...نمی دونم...برو یه ذره ورزش هوازی انجام بده...بهار هم هست...

ممنون از توجهت ولی راستش من تازه دارم از افسردگی میام بیرون . بعد از ۲۰ سال حس میکنم دارم بهتر میشم ولی خب زمان میبره.
هوای گند امسال تورنتو هم بیشتر حالم رو گرفت و البته بقیه چیزها
خونه مون یه خونه ویلایی رو به پارک هست و منظره خیلی خوبی داره ولی سرده و سرماش تمام زمستون اذیتم کرد

م یکشنبه 15 اردیبهشت 1398 ساعت 17:51

:)

مجی یکشنبه 15 اردیبهشت 1398 ساعت 06:18

سلام صبح بخیر / تو خارج هستی من چه میدانم کجا صفا سیتی دارد .
من چند روز میرم مرخصی فکر کنم دسترسی به نت نداشته باشم/
خوش بگذره بهت مواظب خودت باشم
بای

آخه اونطور که تو گفتی گفتم حتما تو میدونی :))) خوش بگذره بهت و تو هم مواظب خودت باش

ترانه شنبه 14 اردیبهشت 1398 ساعت 19:49 http://taraaaneh.blogsky.com

هر دوستی و رابطه ای ارزش حفظ کردن نداره. توی غربت آدم سعی میکنه که روابطش رو حفظ کنه چون از تنهایی میترسه. ولی اینها دوستهایی نیستند که موقع تنهایی بداد آدم برسن.
خوشحالم که بهتری عجب بیماری طولانیی بود.
خوبه که کارت داره روی غلتک میفته. رضایت ازکار بخش خیلی مهمی از زندگی آدمه.
مواظبت باش. کمی هم از خودت بیشتر مواظبت کن.
این آخر هفته سعی کن یک کاری که دوست داری بخاطر دل خودت انجام بدی.

همش عالی بود مرسی ترانه جان . امروز رفتم مانیکور و پدیکور یه قیمت خوب از گروپان پیدا کرده بودم از هفته قبل خریدم کلی حس خوب بهم داد

مج شنبه 14 اردیبهشت 1398 ساعت 12:38

سلام من جا تو بودم همش میرفتم صفا سیتی

آدرس بده شاید رفتم

مجی جمعه 13 اردیبهشت 1398 ساعت 11:43

کی تفریح میکنی تو که همش کار میکنی ؟

امروز بعد از ظهر برم دریا

واقعا تفریح نمیکنم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.