یادداشتهای من

دفترچه یادداشت یه خانم متولد اوایل دهه 50

یادداشتهای من

دفترچه یادداشت یه خانم متولد اوایل دهه 50

757 - مریضی نامرد

- مریضی دست از سرم بر نمیداره . البته خب نه استراحت دارم نه غذای درست میخورم . یه اتفاق بد هم برام افتاد که با یه آشنایی اینجا بحثم شد و خیلی خیلی اذیت شدم . یعنی یه اتفاقی افتاده بود و دیگه اینقدر نباید کش دار میشد ولی ول نمیکرد . دو شب بخاطر همین مساله نصفه شب بیخوابی زد به سرم و بعد فرداش هم بعد از کار باید میرفتم جایی و دیر رسیدم خونه و از پا دوباره افتادم . یعنی یه حسی مثل احتضار بهم دست داده بود . رمق نداشتم و افتادم تو تخت گرسنه و تشنه بودم و نه میتونستم پا شم برم یه لیوان آب بخورم نه میتونستم کسی رو صدا بزنم برام بیاره و خوابم هم نمیبرد . دیگه به بدبختی بلند شدم و یه قرص خواب خوردم و خوابیدم  اما ۵ صبح پا شدم که نسبتا بهتر بود از شبهای قبلش . خلاصه فعلا چاره ای به جز قوی بودن ... یا بهتر بگم وانمود کردن به قوی بودن ندارم 

نظرات 7 + ارسال نظر
مجی پنج‌شنبه 12 اردیبهشت 1398 ساعت 06:42

سلام صبح بخیر میگم خوب در رفتی از ایران / من هم دیگه دارم کم کم میترسم اوضاع ترسناک شده /
روز خوبی داشته باشید

نگو بابا از این اتفاقا هر چند سال یکبار میفته بعدش هم عادی میشه

امین چهارشنبه 11 اردیبهشت 1398 ساعت 18:53 http://alefkaf1984.blogsky.com

به قول اقا قمیشی طاقت بیار رفیق...

طاقت نیارم چکار کنم ؟‌

مجی چهارشنبه 11 اردیبهشت 1398 ساعت 06:33

سلام صبح بخیر شاید فکر کرده میفرستم نمیدانم ولی دختر خوشگل و تپل مپلی بود لامصب

خوشگل و تپل مپل ؟!!!! بیخیال

مجی سه‌شنبه 10 اردیبهشت 1398 ساعت 06:52

سلام صبح بخیر تو اینستاگرام با یک دختر امریکای اشنا شدم گفت پول بفرست برام / میگم این پول خواستن دخترها جهانی

یعنی فکر کرد واقعا براش میفرستی ؟‌!!!!!

سارا دوشنبه 9 اردیبهشت 1398 ساعت 18:11

کم کم میخونم وبلاگت رو. خوش باشى

ممنونم

مجی دوشنبه 9 اردیبهشت 1398 ساعت 12:31

سلام من بگو فکر کردم الان تو خارج همش خوش خوشانت همش میری تفریح و گشت و گذار این دیگه چه خارجی

صدای دهل و از این صوبتا

ترانه شنبه 7 اردیبهشت 1398 ساعت 21:35 http://taraaaneh.blogsky.com

خیلی سخته. بدیش هم اینه که فرصتی برای نشستن و استراحت کردن نیست در هر حالی آدم ناچاره که ادامه بده و دادی قوی بودن رو در بیاره. که بنطر من همون قوی بودنه.
امیدوارم توی این گیر و دار حواست به تغذیه ات باشه تا مواد لازم رو دریافت کنی مخصوصا ویتامین.

بله ترانه جانممنون از توجهت و چون دخترم هم رژیم سختی گرفته بحاطر اون یادم می مونه که صبح ها بعد صبحانه مولتی ویتامین بخوریم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.