یادداشتهای من

دفترچه یادداشت یه خانم متولد اوایل دهه 50

یادداشتهای من

دفترچه یادداشت یه خانم متولد اوایل دهه 50

751 - بعد از گرفتن کار و قبل از رفتن سر کار :)

- یکهو همه چی آروم شد . اون اضطراب از بین رفت .  کلی کار دارم ولی خب کار نداشتن خیلی اذیت کننده بود . 


- نمیدونم آخرین باری که سبزه سبز کرده بودم کی بود . همیشه از بیرون میخریدم اونم لحظه آخر که سبز و تازه باشه. اینجا فکر کردم لابد سبزه گیرم نمیاد که بعدا فهمیدم فراوونه . توی فروشگاههای ایرانی البته .هیچوقت دستم سبز نبوده . مدتی توی شرکت شروع کردم گلدون نگه دارم .  کنار میزهامون یه کتابخونه داشت و روی اون کم کم گلدون جمع شد . یکی دو نفر خوب وارد بودن به کار گلدون ها و راهنماییم میکردن . تا گیاهها سبز بودن خوب بود دوتاشون که خشک شدن همه رو دادم به همکارهام . اعصابم خورد شده بود . عین ناخونی که میشکنه و میریم همه اش رو کوتاه میکنیم . حس بدی داشتم از اینکه این موجود زنده رو نتونستم زنده نگه دارم . 

 اما امسال خودم عدس سبز کردم . الان پشت پنجره گذاشتم و داره آفتاب میخوره . انقدر دوستش دارم که نگو میرم هی نوازشش میکنم و از بلند شدنش ذوق میکنم . میدونم عمرش کوتاهه و زیاد نمی مونه . اما نمیدونم چرا انقدر ذوقش رو دارم . انگار از اینکه شاهد رشدش هستم لذت میبرم مثل یه بچه .


- چند روز اخیر کلی وقت گذاشتم و وبلاگ بدون ویرایش رو خوندم . خیلی برام جالب بود . باید وقت کنم بگذارمش توی لینک دوستانم .


- دوتا کتاب امروز از کتابخونه گرفتم که بخونم . ترلان و زنان بدون مردان . بله کتابخونه تورنتو کتاب و فیلم فارسی هم داره توووووپ 

نظرات 4 + ارسال نظر
مجتبی جمعه 2 فروردین 1398 ساعت 07:50 http://m-z2016.blogsky.com

عیدت مبارک/

نوروز شما هم مبارک

رهآ چهارشنبه 29 اسفند 1397 ساعت 17:57 http://rahayei.blogsky.com

خوشحالم که کارت اکی شد :) مبارکه. ان شالله موفق باشی.

منم دستم به گل نمیره. هر موقع ی کاکتوس یا ی گلدون گرفتم خشک شد :( خب با اینکه خیلیییی گل دوست دارم ولی از ی جایی تصمیم گرفتم که دیگه نخرم.

مرسی رها جان

مجتبی چهارشنبه 29 اسفند 1397 ساعت 06:25 http://m-z2016.blogsky.com

سلام صبح بخیر / امشب هم عید ما هم از بعد از ظهر تعطیل هستیم تا پس فردا/
من هم عاشق درخت هستم چند تا تو روستا کاشتم عاشقاشان هستم برم مرخصی میخوام چند تا دیگه بخرم برم بکارم /

درخت عالیه

ترانه چهارشنبه 29 اسفند 1397 ساعت 05:59 http://taraaaneh.blogsky.com

مرسی که برام وقت گذاشتی.
منهم هم عدس سبز کردم هم گندم. یک بشقاب گنده هم گندم گذاشتم که سمنو درست کنم هنوز درست و حسابی ریشه ندونده. دلم برای کتابخانه های تورنتو تنگ شده. راستی کجای تورنتو هستی؟

شمال نورت یورک هستیم البته مستاجریم . تا سال بعد کجا باشیم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.