یادداشتهای من

دفترچه یادداشت یه خانم متولد اوایل دهه 50

یادداشتهای من

دفترچه یادداشت یه خانم متولد اوایل دهه 50

747 - خرمالوی سیاه و من ...

بعد از نوشتن متن قبلی رفتم وبلاک خرمالوی سیاه رو خوندم . دیدم عجیب حرف دلم رو زده ...


از آن دوره‌های اندوهگین است.

اندوه خاکستری رنگ دوره ام کرده. دست‌هایش را انداخته دور کمرم و همه‌جا با من می‌آید. با من می‌خوابد. با من مسواک می‌زند. با من سریال می‌بیند. با من سر کلاس می‌نشیند. با من راه می‌آید. در اداره پشتم ایستاده. موقع ناهار کنار دستم است. در آبدارخانه توی آینه به من چشمک می‌زند. با من چای می‌نوشد. و صبح‌ها که می‌خواهم پتو را کنار بزنم عین بختک رویم نشسته است.

اندوه هرروز توی گوشم می ‌خواند: تو هیچ نیستی!‌هیچ نیستی!‌هیچ نیستی!

و واقعیت‌ این است که تمام دلایل و مدارک حرف او را تصدیق می‌کنند.

نظرات 6 + ارسال نظر
رهآ یکشنبه 5 اسفند 1397 ساعت 20:00 http://rahayei.blogsky.com

عجب پستی نوشته آلما.
و متاسفانه راجع به این روزای منم هست ...

کارپیدا کردی بانو؟

نه هنوز . اما مصاحبه دارم امیدوارم به نتیجه برسه

مجتبی جمعه 3 اسفند 1397 ساعت 06:48 http://m-z2016.blogsky.com

برای چهارشنبه هفته بعد نوبت دارم /
سلام صبح بخیر و شادی باشه .
انشالله که کار گیر بیاری راحت بشی ./

منم باید برم دندونپزشکی

مجتبی پنج‌شنبه 2 اسفند 1397 ساعت 12:09 http://m-z2016.blogsky.com

بزرگواری مهربانو خانم / بد نیست چند روز دیگه مسواک نزدم که تحریک نشه / یکشنبه میرم مرخصی ده روز کرمانشاه اونجا برم عصب کشی کنم راحت بشم /
از خارج چه خبر؟کار پیدا کردی؟

دندون رو زود برس بهش که از دست نره حیفه توی سن تو .
کار هنوز پیدا نکردم ولی دارم میگردم

مجتبی پنج‌شنبه 2 اسفند 1397 ساعت 06:39 http://m-z2016.blogsky.com

کجایی دختر نیستی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

زیر سایه شمام . دندونت خوب شد ؟

مجتبی دوشنبه 29 بهمن 1397 ساعت 06:23 http://m-z2016.blogsky.com

سلام صبح بخیر حالت چطور؟
چکار میکنی؟
زندگی روبه راه؟

فعلا کار خاصی نمیکنم و سر خودمو گرم میکنم .
زندگی هم هست همینجور

مجتبی شنبه 27 بهمن 1397 ساعت 07:20 http://m-z2016.blogsky.com

چرا اینجوری / چه بگم / بنظرم کلا زندگی خیلی ... شده

دقیقا همونه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.