یادداشتهای من

دفترچه یادداشت یه خانم متولد اوایل دهه 50

یادداشتهای من

دفترچه یادداشت یه خانم متولد اوایل دهه 50

676 - حقوق زنان ؟ حقوق انسانها ؟

برنامه جالبی در شبکه من و تو نشون داده میشه به اسم سافراجت . من خیلی جسته و گریخته دیدم . حتی نمیدونم چرا اسمش سافراجت هست  اما موضوع برنامه مهمه که مبارزات زنان انگلیس برای گرفتن حق و حقوق برابر هست از حق رای گرفته تا حق رفتن به دانشگاه و حضانت اطفال و ... وقتی دیدمش از خودمون خجالت کشیدم . اون وقت که زنهای انگلیس برای رفتن به دانشگاه مبارزه میکردن زنهای ناصرالدین شاه برای سوگلی شدن و یا حتی یک شب همخوابگی با شاه تو سر و کله هم میزدن . چه بالاهایی به سر خانمها تو انگلیس آوردن تا حق رای بدن ، تا اجازه بدن برن دانشگاه ، تا اجازه شلوار پوشیدن !!!! بدن تا اجازه دوچرخه سواری بدن !!! چیزهایی که یه پسر بچه از وقتی بدنیا میاد تا وقتی بمیره به ذهنش نمیرسه که اینها چیزی جز حق مسلمش هست . چه الان و چه 1000 سال پیش .


دنیای بهتری برای دخترم میخوام ...


ناراحت کننده است که برای اینکه شغلم رو از دست ندم نتونستم بچه هام رو درست شیر بدم و مثل دیوونه ها میرسیدم خونه که بچه ام گرسنه است ولی وقتی پدرشون میخواست از ایران برای مدتی بره ازش اجازه محضری گرفتم که اگر بچه ام عمل جراحی لازم داشت من از طرف پدرش وکیلم که اجازه بدم جون بچه ام به خطر نیفته و جراحی انجام بشه . توجه کنین که من اجازه ندارم ، من از طرف پدر وکیلم . این درد آور نیست ؟ کی بو که تو خیابون وقتی دیرش میشد اشک میریخت و میدوید که بچه ام گرسنه مونده ؟ 


نظرات 2 + ارسال نظر
آدم چاق یکشنبه 27 اسفند 1396 ساعت 11:03 http://chagh2.blogfa.om

راستی سعی کردم لینکت کنم که بتوانم در فرصتهای مختلف بخوانمت ولی ظاهرا بلاگفا جدیدا اجازه نمی دهد. خواهش می کنم هر وقت پیام می گذارید با آدرس باشد مثل همین دفعه که بتوانم بخوانمتان.

چشم خانم دکتر عزیز

آدم چاق یکشنبه 27 اسفند 1396 ساعت 11:01 http://chagh2.blogfa.om

مارال جان این حرفت را با گوشت و خونم درک می کنم. این عذاب وجدان دیر رسیدن و شیر خشک خوردن بچه ها و ... چیزی که عرف جامعه به ذهن ما زنها تحمیل می کند هنوز هم مرا با همه افکارم و فعالیتهایم عذاب می دهد.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.