یادداشتهای من

دفترچه یادداشت یه خانم متولد اوایل دهه 50

یادداشتهای من

دفترچه یادداشت یه خانم متولد اوایل دهه 50

676 - تحریمها

چند وقت پیش توی شرکت گفتن که میخوان صندلی پرسنل رو عوض کنن . من هم یه جورایی در گیرش شدم و اولین سوال من این بود که چرا میخواین عوضش کنین ؟ صندلی ها که سالم هستن (اصولا با هر گونه اسراف مخالفم ) و جواب گرفتم که خیلی راحت نیستن برای همه و خیلی قدیمی شدن ( ظاهرا مال 10 سال پیش هستن ) و خیلیهاش خراب شدن . بعد شاید حدود 10 -11 تا نمونه گرفتن و یه عده رفتیم و دیدیم و از بینشون چند تا که خوب بودن و قیمتش هم خیلی بالا نبود انتخاب کردیم که بررسی مجدد بشه . من دیگه خبری نداشتم تا اینکه یه روز اومدم سر کار و دیدم صندلی من یه نفر رو عوض کردن ! به بقیه گفتم چرا اینطوری شده ؟ گفتن که قراره تو یه مدت روی این بشینی تا ببینی راحت هست یا نه . منم یک هفته نشستم و بعد از یک سری تنظیمات خیلی برام راحت شد و راضی بودم . یک هفته بعد اون صندلی رو بردن یکی عین اون اما با جنس متفاوت آوردن که ببینم کدوم بهتره . همکارهای منو کارد میزدی خونشون در نمیومد . میگفتن تو بودی میگفتی صندلی ها که سالمن چرا میخواین عوضشون کنین ؟حالا فرت و فرت برات صندلی نو میارن بشینی روش تست کنی و ما هنوز روی این قراضه ها نشستیم !! این حرف تو هم مثل بعضیها بود که میگفتن تحریمها روی ما هیچ اثر نداره خودشون همه استفاده ای بردن و مردم پاره شدن !!!

نظرات 1 + ارسال نظر
وحید53 سه‌شنبه 2 آبان 1396 ساعت 07:22 http://razanipoem.persianblog.ir

خیلی صندلی ها هستن که استاندارد نیست وکمر رو اذیت می کنه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.