ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
بعد از نوشتن متن قبلی رفتم وبلاک خرمالوی سیاه رو خوندم . دیدم عجیب حرف دلم رو زده ...
از آن دورههای اندوهگین است.
اندوه خاکستری رنگ دوره ام کرده. دستهایش را انداخته دور کمرم و همهجا با من میآید. با من میخوابد. با من مسواک میزند. با من سریال میبیند. با من سر کلاس مینشیند. با من راه میآید. در اداره پشتم ایستاده. موقع ناهار کنار دستم است. در آبدارخانه توی آینه به من چشمک میزند. با من چای مینوشد. و صبحها که میخواهم پتو را کنار بزنم عین بختک رویم نشسته است.
اندوه هرروز توی گوشم می خواند: تو هیچ نیستی!هیچ نیستی!هیچ نیستی!
و واقعیت این است که تمام دلایل و مدارک حرف او را تصدیق میکنند.
عجب پستی نوشته آلما.
و متاسفانه راجع به این روزای منم هست ...
کارپیدا کردی بانو؟
نه هنوز . اما مصاحبه دارم امیدوارم به نتیجه برسه
برای چهارشنبه هفته بعد نوبت دارم /
سلام صبح بخیر و شادی باشه .
انشالله که کار گیر بیاری راحت بشی ./
منم باید برم دندونپزشکی
بزرگواری مهربانو خانم / بد نیست چند روز دیگه مسواک نزدم که تحریک نشه / یکشنبه میرم مرخصی ده روز کرمانشاه اونجا برم عصب کشی کنم راحت بشم /
از خارج چه خبر؟کار پیدا کردی؟
دندون رو زود برس بهش که از دست نره حیفه توی سن تو .
کار هنوز پیدا نکردم ولی دارم میگردم
کجایی دختر نیستی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
زیر سایه شمام . دندونت خوب شد ؟
سلام صبح بخیر حالت چطور؟
چکار میکنی؟
زندگی روبه راه؟
فعلا کار خاصی نمیکنم و سر خودمو گرم میکنم .
زندگی هم هست همینجور
چرا اینجوری / چه بگم / بنظرم کلا زندگی خیلی ... شده
دقیقا همونه