ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
- اوضاع طبق معموله و خبر خاصی نیست . با آدریان تماس دارم و میزان اطلاعات عمومیش مخصوصا در مورد ایران برام عجیبه . اصالتا اهل رومانی هست و 20 سالی هست که اول برای ادامه تحصیل و بعد برای زندگی به کانادا اومده و مونده . ازدواج کرده و جدا شده و بچه نداره . شاید میزان بالای اطلاعات عمومیش در مورد ایران برمیگرده به رشته تحصیلیش که علوم سیاسی بوده ولی در کل خیلی اهل مطالعه است . حالا یه سری اطلاعات مثل اعتراضات دو سال پیش رو خیلی ها میدونن ولی چیزهایی که آدریان از ایران میگه واقعا هر کسی نمیدونه . مثلا گفت خوب شد مذاکرات ایران و امریکا انجام شد چقدر قیمت دلار تو ایران فرق کرد!!! یا مثلا میگفت یه زندان معروف دارین تو ایران و اسمش رو هم میدونست و خیلی چیزهای دیگه . منم رفتم تو پادکست رخ دوتا قسمت در مورد چائوشسکو دیکتاتور رومانی پیدا کردم و گوش دادم که مثلا یه چیزهایی در مورد کشورش بدونم ولی وقتی تموم شد هیچ چیز خاصی یادم نموند ! نمیدونم با این حافظه ام چطوری امتحان میدم .
- خونه بعد از فارغ التحصیلی دخترم هنوز پر از گله و من دارم کیف میکنم . از اینکه شبها دخترم میخوابه هم خوشحالم و از اونهمه بیخوابی و کاری که میکرد ناراحت بودم . - پسرم میره سر کار و میاد و خوشحال و راضیه ولی تو خونه تقریبا دست به سیاه و سفید نمیزنه و عین مردهای 100 سال پیش دیگه میاد خونه هیچ کاری نمیکنه البته از منم انتظار خاصی نداره که پذیراییش کنم ولی بازم اینکه میاد خونه میره تو اتاقش تا برای شام صداش کنم روی مخه . ناشکری نکنم چند ماه پیش آرزو میکردم فقط برای گشت و گذار از اتاقش بیاد بیرون و الان یه شغل خوب داره ...
- تعطیلات ویکتوریا دی تموم شد و به غیر از اینکه یه مقدار زیادی به کارهای خونه رسیدم کار خاصی نکردم .