ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
- روز زن به همه خانمها و آقایون مبارک باشه .
- شرکت به مناسبت روز زن یه سخنران دعوت کرده بود که به صورت آنلاین سخنرانیش رو در زمان ناهار ! گوش دادیم و البته یه غذای سبکی هم به عنوان ناهار داد .
- من اصولا از آرایشگاه رفتن خوشم نمیاد اما این دفعه که ایران بودم دوبار رفتم آرایشگاه و خیلی بهم خوش گذشت . اولین بار رفتم که موهام رو هایلایت کنم . این آرایشگاه نسبتا گرونیه تو ایران ولی نسبت به اینجا نصف قیمت هم نمیشد . خانمه کارش بسیار عالیه و دستش بسیار تنده و کیف کردم از کارش . نتیجه اش هم عالی شد . چند روز بعد هم رفتم مانیکور و پدیکور که اصولا برای من تراپی محسوب میشه . حالا چرا تراپی محسوب میشه بخاطر اینکه مرتب و خوشگل میشم ؟ نه اصلا نتیجه اش اونقدر برام مهم نیست ولی وقتی آرایشگاه هستم تنها زمانی توی زندگیم هست که من نشستم و دیگران دارن بهم سرویس میدن . دور و برم هستن و ازم مراقبت میکنن . این چیزیه که تقریبا اصلا برام اتفاق نمیفته نه الان و نه از وقتی یادمه . یکی از بحثهای من با همسر سابقم این بود که بهش گفتم تو همش میگی تو قوی هستی و از پس خودت برمیای باشه من 364 روز سال روی پای خودم هستم ولی یه روز درسال که مریضم ، خسته ام و یا فقط دلم توجه میخواد ازم مراقبت کن . که اونهم هیچوقت اتفاق نیفتاد . دوتا بچه دارم و دوتا 9 ماه حاملگی داشتم که هر ماه باید برای چکاب دکتر میرفتم . دکتر توی طرح بود و ماشین نمیشد برد ، وضع مالی ای هم نداشتیم که بتونم آژانس سوار بشم . تا ماه نهم بعد از کار تنها با اتوبوس میرفتم دکتر و با اتوبوس برمیگشتم خونه . تنها بارهایی که همسرم منو برد دوتا ویزیت چکاپ بعد از زایمان بود . حتی دخترم که 10 روزش بود من خیلی مشکل داشتم و همسرم هم رفته بود سر کار . دختر و پسرم رو گذاشتم پیش پرستارشون و با تاکسی رفتم یه دکتر نزدیک اونم انگار دکتر بدون تجربه ای بود یه جورایی منو ترسوند که برو سونوگرافی و من باز تنها رفتم سونوگرافی و بعد نتیجه رو آوردم دکتر و گفت نه چیزی نیست و خوب میشه اما دیگه 3 ساعت شد از وقتی از خونه اومده بودم بیرون و فکر کردم الان دخترم از خواب بیدار میشه و شیر میخواد و من نیستم . تاکسی گرفتم و یه مقدار راه رو دویدم و از اضطراب در حین دویدن گریه میکردم که الان بچه ام منو لازم داره تا رسیدم خونه و دیدم دخترم هنوز خوابه .
اینا مال خیلی سال پیشه و نمیخوام ذکر مصیبت بگم اما اگه زن یا مرد قوی ای کنارتون هست دلیل نمیشه 7 روز هفته ، 30 روز ماه و 12ماه سال بهش بگین تو قوی هستی و خودت میدونی چکار کنی . یه وقتهایی بهش توجه کنین و یه سرویسهایی بهش بدین . نذارین یکهو بشکنه .
روزمون مبارک
آخ گفتین !! واقعا فک نمیکنن ما زنیم لطیفیم نازیم
نمیدونم چرا مردااینا رو بلد نیستن،یاد خودم افتادم،تنهایی بچه بغل رفتم دندان کشیدم
همه خانمها هم اینطوری نیستن لیدا جان . به مرد یاد میدن وظایفش رو
کاملا درکت میکنم عزیزم
ممنونم