یادداشتهای من

دفترچه یادداشت یه خانم متولد اوایل دهه 50

یادداشتهای من

دفترچه یادداشت یه خانم متولد اوایل دهه 50

733 - اعضای بدن ، با الهام از خانم شین

- خواهرم که دانشجوی پزشکی بود من کنکوری شدم و علایم پرولاپس دریچه میترال قلبم یعنی نفس تنگی و طپش قلب زد بالا . خواهرم میگفت بعضی اعضا هستن که اصلا نباید حسشون کنی مثل قلب ولی من اون مواقع دائم حسش میکردم. یک شب از شدت ضربانش بیدار شدم انقدر بدجور میزد . سالهاست که دیگه به اون صورت نیست ولی هر چند وقت یکبار همونطور میزنه و هیچوقت راه حلی برای این قضیه پیدا نکردم . باید صبر کنم تا خوب بشه . شونه های محکمی نداشتم که بهش تکیه کنم و آرومم کنه . داروی خاصی هم این قضیه نداره باید تحمل کرد ...

- کار امروزم کمتر بود دیروز زیادی هول زدم ولی در عوض امروز آرومتر کار کردم . 

- به قول آقای خیابانی امروز فرداست . اون روزی که زیاد نشستم پشت کامپیوترم کار دستم داد و یه پشت درد شدیدگرفتم . دلیلش هم شاید صندلیم باشه . وقتی میز تحریر میخریدم با خودم گفتم من که کار زیادی ندارم و یکی از صندلی های عذا خوری رو گذاشتم پشتش و روزی که زیاد کار داشتم انگار اذیتم کرد . امروز رفتم و یه صندلی نسبتا خوب خریدم اما پشتم خیلی درد میکنه .

- یه خانمی از آشناها توی اینستاگرامش پیغام گذاشته بود که بیاین از comfort zone خودمون در بیایم و هر هفته یه چالش بگذاریم و ... 

هر چی فکر کردم یادم نیومد کِی من نزدیک comfort zone بودم چه برسه که توش باشم که بخوام بیام بیرون ! نه اینکه بخوام گله کنم ولی دائم یه چالش دارم . نه مثل پروژه جدید که توی کار خودم باشه . مثلا سه بار عوض کردن کشور توی زندگیم ، بعد از حدود 20 سال کار نیروگاهی کردن الان ییهو پریدم تو کار مسکونی و داستانهای متفاوت . 

- توی ماشین همیشه رادیو گوش میدم یه فرکانس هست که آهنگهای سلیقه منو پخش میکنه و وسطش هم حرف میزنن و تبلیغ هم داره .  این روزها بدون توقف آهنگ کریسمس پخش میکنه . اول سعی کردم تحمل کنم بعد دیدم نه از تحمل من بیشتره برای همین شروع کردم آهنگهای تو گوشیم رو گوش کنم . چند تا آهنگ بر و بکس و ساسی مانکن اومد عجیب با کلاس ... خلاصه با بچه ها زدیم و رقصیدیم تا خونه کلی از مبتذل بودن لذت بردیم . 

- این نوشته ها رو تیکه تیکه وسط کارهام مینویسم و تیکه پاره است . سر فرصت یه کم از کارم میگم . 


نظرات 4 + ارسال نظر
مجتبی جمعه 9 آذر 1397 ساعت 06:40

فعلا که بازم زیاد باید بیشتر بیاد پایین ولی من هر چه فکرش میکنم واقعا با هم نمیخوانه /
دیشب خیلی دلم گرفته بود اعصابم خورد بود ماندم چکار کنم سنم داره میره بالا

دوباره رفتیم سراغ بحث شیرین همسریابی شما

مجتبی پنج‌شنبه 8 آذر 1397 ساعت 07:03

سلام رفتم دندان پزشکی هر دو تا دندان پر کردم شد هفتصد هزار /
راستی دلا ر هم امده پایین دیروز 11 تومان شد /
یک کم اوضاع داره اروم تر میشه

خیلی خوشحالم از قیمت دلار امیدوارم ثابت بشه

مجتبی چهارشنبه 7 آذر 1397 ساعت 06:30

سلام کجایییییییی؟
چرا نیستی /
بیا سر بزن من روزی چند بار میام بهت سر میزنم

بوخودا خیلی گرفتارم . کار میکنم در حد تراکتور

مجتبی دوشنبه 5 آذر 1397 ساعت 07:12

سلام صبح بخیر خوبی؟
انشالله که چیزی نیست نگران نباش/
راستی شهر من بازم دیشب زلزله امد اون هم زلزله شدید/
من هم دندان درد دارم /
دیگه خارج هستی شاد باش.

بیچاره مردم کرمانشاه ، خیلی مهربونن چرا باید این بلاها سرشون بیاد
برای دندون درد میشه رفت دکتری به اسم دندون پزشک

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.