ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
- یه نکته جالبی که تازگی باهاش مواجه میشم هجوم آدمهایی که موافق رژیم ایران هستن به کامنتهام بعد از کوچکترین انتقاده . یعنی حتی انتقاد به ارباب پوتین رو هم تحمل نمیکنن . درستش اینه که کامنتهاشون تا وقتی که مودبانه باشه تایید بشه وجواب داده بشه اما با توجه به اینکه تمام رادیو و تلویزیون ایران و روزنامه های ایران دستشونه و توییتر و تلگرام و واتس اپ و اینستاگرام رو فیلتر کردن ولی خودشون تریبون دارن در این وبلاگ کم خواننده که مال خودمه ، به خودم حق میدم که کامنتهاشون رو نخونده پاک کنم و نه تایید کنم نه جواب بدم . برن همونجایی که تریبون دارن حرف بزنن ،کسی جلوشون رو نگرفته .
- هفته پیش یه تعدادی مهمون دعوت کردم . دوتا بچه های یکی از دوستام که اینجا بدون پدر و مادرشون زندگی میکنن و بعد یکی از دوستای دبیرستانی دخترم که تازگی اومده با خواهر بزرگش رو دعوت کردم . این آخری رو زنگ زدم به خواهر بزرگش و دعوت کردم اون گفت نه نمیایم چون مادرم اینجاست و تنهاش نمیگذارم و مجبور شدم مادرش رو هم دعوت کنم که اشکال نداشت و طبق رسم اینجا ازم پرسیدن چه ساعتی اونجا باشیم ؟ من گفتم همه ساعت یک میان .چشمتون روز بد نبینه که بجای ساعت یک ساعت دو وبیست دقیقه اومدن و باعث شدن غذاهام به شدت خراب بشه . ته دیگه شل شد ، خورشت خشک شد ( خب وقتی دیر کردن مجبور شدم برم هی مهمونهای رو پذیرایی کنم تا گرسنه شون نشه و حواسم از غذاها پرت شد ) و خلاصه خودم از غذا ها راضی نبودم . اینک رسم و رسوم ما ایرانی ها که بدون اغراق وقتی ایران هم بودم اینطوری مهمونی نمیرفتم و سر وقت میرفتم .
- سر کار میرم و هفته گذشت نوبت من بود که در مورد ایمنی و سلامت صحبت کنم . هر چهارشنبه یکی باید یه کنفرانس سریع در یه موردی که به ایمنی و سلامت مربوط میشه حرف میزنه . من در مورد خوراکی های مناسب برای زمستون حرف زدم و بعد از ارائه پرسیدم کسی نظری نداره و حرف گل انداخت . با توجه به اینکه همکارها از کشورهای مختلف هستن هر کدوم طب سنتی خودشونو گفتن و در کل بحث بسیار جالبی شد . یه مساله که الان برام عادی شده ولی قبلا عجیب بود رو هم بهشون گفتم و اون اینکه اینجا هیچ کس لیمو شیرین نمیشناسه در صورتی که ما تو زمستون خیلی دوست داریم و مخصوصا اگه گلومون ناراحت باشه حتما استفاده میکنیم . فقط اون همکارم که اهل پاکستان بود گفت میشناسه و گفت ولی ما بهش لیمو نمیگیم . به قول انگلیسی زبونها Your loss . یعنی از دستتون رفته .
- مدیرم آدم بسیار پر کاری هست و تسلط خیلی زیادی روی کارش داره اما هر سال کل ماه دسامبر رو تعطیل میکنه و میره . البته این به نظر من خوبی کارش هست انتقاد نبود . حالا هم در حال انتقال کارها به ما هست و به همین دلیل به احتمال زیاد منم نمیتونم وقتی اون داره میره مرخصی برم مرخصی . البته اگه دیرتر برم بهتر میشه برام .
- دیروز ماشینم رو بردم تعمیرگاه که لاستیکها رو عوض کنم و برای بار سوم بهش گفتم لنت ترمزم رو عوض کن و باز عوض نکرد گفت هنوز خوبه . خنده ام گرفته لود گفتم بابا من میخوام عوض کنی ! گفت آخه هنوز داره گفتم آخه صدا میده گفت صدا اشکالی نداره . همین میشه که آدم اعتمادش به تعمیرکارش زیاد میشه . باتری هم که یکبار برام مشکل ایجاد کرده بود رو گفتم چک کن و گفت اونم خوبه
فقط باید ماشین رو ببرم کارواش که حوصله نمیکنم
حیف میشه اون همه زحمتی که آدم می کشه وقتی یه نفر دیر می کنه.
از این کامنتها منم دارم، دیگه میان به خود من بد و بیراه می گن. منم مستقیم می ریزم سطل آشغال کامنتهاشون رو.
وای امیدوارم سرت خیلی شلوغ بشه و بتونی از این ماه آخر سال لذت ببری
خودشون هم متعلق به سطل آشغالن
آخه دیگه به روی خودتون نیارین که اربابتون پوتین هست . زشته . بهتون برخورد گفتم خونخواره ؟ آخی
بله مارال جان، توی اروپا هم لیمو شیرین ندارند! و نارنج و آلبالو رو نمیخورند. من خودم آلمان هستم و اینجا اصلا آلبالو میوه حساب نمیشه. زمانی که فصلش میشه بعضی جاها درخت ها حسابی آلبالو میدن مثلا کنار رودخونه ها و ... ولی هیچکس نمی چینه! انگار فکر می کنن گیلاسیه که خراب و ترشه فقط توی بعضی فروشگاه ها به شکل فریزری دیدم که اونم برای درست کردن کیک با اضافه کردن یک عالمه شکر استفاده میشه.
یه بار هم رفتم اسپانیا و اونجا نارنج اینطور بود. خیابونها پر از درخت نارنج بود ولی کسی نمی چید و اصلا استفاده خوراکی نداشت.
لیمو شیرین هم که اصلا ندیدند و نمی دونند چی هست. حالا یادم انداختی یه مغازه ترک ها نزدیکم هست برم ببینم لیمو شیرین اونجا پیدا میشه!
واقعا از دستشون رفته
مارال جان ایران رفتنت چی شد؟ مامان و بابا نیومدن؟
همه برنامه ها رو هواست
دفعه بعد به این مهمونتون بگید ساعت 12 بیایید.
بعید میدونم دیگه دعوتشون کنم ولی راست میگی